زندگینامه
میرابوالقاسـم سـوما فرزنـد میرمحمدحسـن آقـا در سـال ۱۳۰۷ش در خانـوادهای مذهبـی در مرادخانـه کابـل بـه دنیـا آمـد. ایشـان از جوانـی بـه مباحـث اجتماعـی علاقهمنـد بـود و همیـن علاقهمنـدی او را بـه دقـت در مسـائل پیرامونـی خـود وامیداشـت. در آن سـالها کـه عموم مردم چنـدان بـا اوضـاع سیاسـی و اجتماعـی آشـنا نبودنـد؛ سـوما از ایـن قضیـه مسـتثنی بـود و دربـاره مباحـث سیاسـی، بـا هـم سـن و سـالان خـود صحبـت میکـرد و از نابسـمانیها، بیعدالتیهـا و تبعیضهـا شـکوه مینمـود. همیـن افـکار باعـث شـد او در حالـی کـه تنها هجده سـال داشـت، به زندان بیفتد. او در زندان نیز آرام ننشسـت و با سیاسـیون دیگری، همچون آیت الله شـهید محمد سـرور واعـظ، علامـه شـهید سـید اسـماعیل بلخـی و اسـتاد میرعلی اصغـر شـعاع آشـنا شـد.
ایشـان در دوران قبل از کودتای کمونیسـتی، یار و یاور مجاهدان و ملت مسـلمان افغانسـتان در زمـان جهـاد و حامـی جـدی جبهـه مقاومـت در دوره پـس از پیـروزی مجاهدیـن علیـه حکومت کمونیسـتی در اردیبهشـت ۱۳۷۱ش بـود. ایـن عضـو افغانسـتانی مجمـع عمومـی مجمـع جهانـی اهلبیـت(ع) میـر دردکشـیدهای بـود کـه نزدیـک بـه چهـارده سـال را در زنـدان ظاهرخـان، آخریـن پادشـاه افغانسـتان، در دهمزنگ کابل، آن هم در اوان جوانی سـپری کرد و پس از آزادی نیز دسـت از مبارزه نکشـید
مهاجرت به آلمان
مرحـوم سـوما در سـال ۱۹۷۰م بـه آلمـان مهاجـرت کـرد. در آنجـا در رشـته اقتصـاد ادامـه تحصیـل داد و در سـال ۱۹۷۸م فارغالتحصیـل شـد. پایـان تحصیلات او مقـارن بـود با حاکمیت کمونیسـتها و بـه دنبـال آن، اشـغال افغانسـتان. همیـن امـر او را بـه تکاپـو وا داشـت و سـبب شـد بهعنـوان چهـرهای مطـرح در محافـل سیاسـی خـارج از افغانسـتان شـناخته شـود.
از جملـه فعالیتهـای وی، تأسـیس مرکـز فرهنگـی اسلامی افغانسـتان، دعـوت از مجاهدیـن و ایجـاد ارتبـاط بیـن رهبـران مقاومـت، دعـوت از مجروحـان بـه آلمـان جهـت مـداوا و برگـزاری و مدیریـت سـمینارهای سیاسـی بـود.
ایشـان در سـال ۱۹۹۱م، سـمینار سیاسـی بزرگـی تـدارک دیـد کـه در آن، بیـش از پانصـد تـن از شـخصیتهای سیاسـی، جهـادی و فرهنگـی از افغانسـتانیهای سراسـر دنیـا شـرکت کردنـد. او راهپیماییهـا و تظاهراتهـای مختلفـی، از جملـه راهپیمایـی روز جهانی قـدس را هدایت میکرد.
دکتر سـوما در کشـور آلمان مسـتقر بود؛ اما تمام کسـانی که وی را میشـناختند، گواهی میدهند لحظهای آرامش نداشـت و همواره در تلاش بود تا در مسـیر اهداف اسلامی حرکت کند و به هر شـکل ممکـن، بـه جبهههـای جهادی، کمکهای مادی و معنوی برسـاند. وی با تأسـیس مرکـزی، بـه مسـائل مختلف مهاجـران رسـیدگی میکرد.
دکتـر میرابوالقاسـم سـوما از ابتـدا شـخصیتی حزبـی نبـود و در جریـان مبـارزات ضـد سـتم خانـدان شـاهی در افغانسـتان، بـه پاخواسـت؛ امـا همزمـان بـا اوج جهـاد در کشـور، ابتـدا بـا حزب حرکـت اسلامی بـه رهبـری آیت الله محسـنی همـکاری گسـتردهای در پیـش گرفـت و آنـگاه بـرای حـزب وحـدت اسلامی تلاشهـای فراوانـی کـرد تـا شـاید ایـن حـزب آمـال و آرزوهـای اقتـدار ملـی شـیعیان را بـه تحقـق برسـاند.
مرکـز فرهنگـی اسلامی افغانسـتان کـه در هامبـورگ در حـال حاضـر بـا نـام مسـجد بلال شـناخته میشـود و یکـی از بزرگتریـن مسـاجد افغانسـتانیها در اروپـا اسـت، توسـط دکتر سـوما در سـال ۱۹۹۰ تأسـیس شـد، ابتدا بهعنوان دفتر حزب وحدت اسلامی افغانسـتان فعالیـت خـود را آغـاز کـرد
رحلت
سـرانجام، دکتـر سـوما پـس از عمـری مجاهـدت در راه اسـتقلال افغانسـتان، در روز جمعـه ۱۷آذر ۱۳۹۱ش، در ۸۴ سـالگی، در محـل اقامتـش در آلمـان، دعـوت حـق را لبیـک گفـت و بـه لقـاء پـروردگارش شـتافت. پیکـر ایشـان بـه افغانسـتان منتقـل شـد و پـس از تشـییع در میـان خیـل ارادتمندان در زادگاهش آرام گرفت.
به مناسـبت درگذشـت وی بسـیاری از شـخصیتهای سیاسی و مذهبـی در پیامهـای تسـلیت جداگانـهای بـا جامعـه شـیعیان افغانسـتان ابـراز همـدردی کردند. در بخشـی از پیام تسـلیت حجت الاسلام و المسـلمین سـید محمدهادی هادی (بهسـودی) از فعالان شـیعه در افغانسـتان آمده اسـت:«مرحـوم سـوما مبـارز مسـلمانی بود که خیر و برکتش نـه فقط برای فامیل و بسـتگان و نه تنها به هم محلگیها و همشـهریها بلکه به بسـیاری از مردم افغانستان رسیده است.» همچنیـن مراسـم ترحیـم و بزرگداشـت باشـکوهی برای ایشـان در مسـجد بلال یـا همان مرکز فرهنگی افغانسـتان در هامبورگ برگزار گردید که در آن بسـیاری از دوسـتان آن مرحوم از کشـورهای انگلسـتان، دانمـارک، سـوئد، اتریـش، هلند و شـهرهای مختلف آلمان از جمله برلیـن، فرانکفورت، هانوفر، بوخوم، اسـن و گوتینگن شـرکت داشـتند.