شیخ لطیف علی

پنج شنبه, 03 شهریور 1401

شیخ لطیف علی فعال فرهنگی و اهل کشور گویان در شمال شرقی آمریکای جنوبی بود. ایشان پس از مطالعه و تحقیق فراوان تحت تأثیر مبلغ برجسته مکتب اهل‌بیت(ع) علامه سید سعیداختر رضوی به مذهب راستین تشیع تشرف یافت.

این مستبصر، پس از تشرف به مکتب اهل‌بیت(ع)، تمام توان خویش را وقف ترویج و نشر مکتب نورانی اهل‌بیت(ع) در کشور خود نمود تا جایی که در نتیجه زحمات و تلاش‌های ایشان افراد بسیاری به مذهب تشیع گرویدند و برای ساماندهی امور آنان انجمن مسلمانان شیعه را در این کشور راه‌اندازی کرد.

مرحوم لطیف علی، از مرتبطین با مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) بود و همواره از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حمایت می‌کرد.

شیخ لطیف علی

زندگی‌نامه

لطیف علی هندی‌الاصل بود و در سال 1954م در کشور گویان متولد شد. ایشان با گذراندن دوره تحصیلات عمومی وارد دانشگاه شد و موفق به اخذ مدرک لیسانس گردید. وی شغل معلمی را انتخاب کرده و مدت‌ها در مدرسه‌ای که برای اهل‌سنت بود، به تدریس پرداخت. لطیف علی مردی متفکر و مورد اعتماد بود که پس از گرایش به تشیع، حامی و دلسوز انقلاب اسلامی ایران به‌شمار می‌رفت. لطیف در دوره مدرسه، در کنار درس‌های مختلف، معارف دینی مسیحیت را نیز مطالعه می‌کرد. برخی معلمانش، مسیحیان سرسختی بودند و همین سرسختی معلمان، بیزاری او ازمسیحیت را بیشتر کرد. آن مرحوم ادیان دیگر را نیز بررسی کرد؛ اما اصل تناسخ که در میان بسیاری از ادیان هندی وجود داشت، ایشان را از این نوع ادیان دور کرد. دین‌های بهائیت و قادیانیه را نیز بررسی کرد؛ اما معتقد بود، جعلیات آشکاری در این ادیان وجود داشته که موجب دوری از آن‌ها می‌شود.

تشرف به مذهب شیعه

اولین شخصی که در کشور گویان در دهه ۷۰م به مذهب تشیع تشرف پیدا کرد آقای لطیف علی بود. جریان استبصار ایشان را اینگونه ذکر کرده‌اند که عموی ایشان در سفر حج تعدادی کتاب از حج به کشور گویان آورده بود و از آن جهت که لطیف علی اهل مطالعه بود، عموی وی یک نسخه از کتاب‌ها را به ایشان داد و نسبت به شیعه بودن نویسنده آن به وی تذکرداد تا تحت تأثیر مطالب شیعی کتاب قرار نگیرد. همین تذکر عموی لطیف سبب حساسیت ایشان نسبت به مذهب تشیع شد و در ذهن او این سؤال را ایجاد کرد که شیعه چیست و چراعمویش وی را از مذهب شیعه برحذر می‌دارد؟ ایشان پس از مطالعه کتاب‌ها، از طریق آدرس انتشارات که روی جلد آن‌ها بود با دفاتر انتشارات تماس گرفت و درخواست کتب بیشتری نمود. همچنین درخواست کرد که فردی را به جهت پاسخ به سؤالاتی که درباره تشیع دارد، به وی معرفی کنند و مسئولین این انتشارات، لطیف علی را به علامه سید سعیداختر رضوی حواله دادند. ایشان با مکاتبات خود با مرحوم رضوی، سؤالاتی که در خصوص تشیع داشت ازایشان می‌پرسید و این عالم شیعه با صبر و حوصله تمام سؤالات لطیف علی را جواب می‌داد و پاسخ‌ها را برای او ارسال می‌کرد. بعد از مدتی لطیف علی اعلان تشیع نمود و به‌عنوان اولین شیعه و اولین مبلّغ مذهب تشیع در کشور گویان، به نشر مذهب اهل‌بیت(ع) مشغول گردید. لطیف علی در کتاب خود با نام «چرا من شیعه شدم؟» ماجرای شیعه شدن خود و چگونگی تأثیر علامه سید سعیداختر رضوی بر خود را شرح داده است. ایشان در این کتاب می‌نویسد که حدود چهار سال به‌عنوان دبیرکل یک انجمن اهل‌سنت خدمت کرده بود. اواسلامِ سنی خود را اسلام اصیل می‌دانست و بر آن غیرت بسیار داشت. لطیف علی خاطرنشان کرده که در آن دوران هرگاه موضوع کربلا مطرح می‌شد، علمای اهل‌سنت آنجا، آن‌ها را از ورود به این بحث منع می‌کردند.

روزی از برخی افراد شنید که گفتار اهل‌سنت و عالمانشان در مورد شیعه و واقعه کربلا دروغ است. این موضوع، سبب شد که لطیف به تحقیق در مورد شیعه روی بیاورد. او نقل می‌کند که تا آن زمان تنها در مورد عمر، ابوبکر و عایشه شنیده بود و به اهمیت ندادن به آل‌محمد(ص) توسط اهل‌سنت مشکوک بود. وی از خدا خواست که هدایتش کند؛ زیرا به‌عنوان یک مؤمن به مسائلی علاقه پیدا کرده بود که دیگران آن‌ها را مستلزم کفر می‌دانستد. لطیف‌علی در این زمان با کتابی به نام معجزه جاوید  Eternal Miracle) ( که توسط گروهی درایران چاپ شده بود، آشنا گردید. ایشان پس از مطالعه این کتاب، با مؤسسه‌ای که آن را چاپ کرده بود، ارتباط برقرار کرد و آن‌ها برای او، کتاب «اسلام» نوشته علامه سید سعیداختر رضوی را فرستادند و این کتاب بسیاری از سؤالات او را پاسخ داد.

لطیف علی نقل می‌کند که کتاب‌ها و جزوه‌ها را با دقت بسیار مطالعه می‌کرد و اولین سؤالی که برایش پیش آمد این بود که چرا اهل‌سنت در مورد شیعه دروغ می‌گویند؟ آیا آن‌ها می‌خواهند از تحقیقات ما جلوگیری کنند تا حقایقی که از ما پنهان داشته‌اند را به‌ دست نیاوریم؟ در نهایت، لطیف علی پس از مطالعه و تحقیق در سال ۱۹۷۱م به مذهب تشیع تشرف یافت.

افراد مختلفی در شیعه شدن لطیف علی نقش داشتند. علامه سید سعیداختر رضوی، نقش بسیار سازنده و پررنگی در تشیع لطیف علی داشت به نحوی که این دو، رابطه خود را مانند رابطه پدر و پسر می‌دانستند. همچنین «مرتضی نوری» از ایران، «احمد شریف» از مومباسای کنیا ، «یاسین. تی الجیبوری» از گرجستان، «آر. ای. جوما» از هوستون و «حسن سعید» از ایران نیز تأثیراتی بر ایشان داشتند.

پس از تشرف لطیف علی به مذهب شیعه، والدین دختری که با او نامزد شده بود ازازدواج آنها جلوگیری کرده و ایشان را به کفر متهم کردند. لطیف علی از علامه سید اختر رضوی درخواست کرد که دختر مؤمنی را برای ازدواج، به او معرفی کند. پس از مدتی دختری هندو که در همان مدرسه‌ای که لطیف در آن تدریس می‌کرد و مسلمان شده بود، با وساطت مرحوم سید اختر رضوی، به عقد ایشان درآمد.

لطیف علی درباره تشرفش به مذهب تشیع نقل می‌کند که به‌عنوان یک شیعه متوجه شد، سبک زندگی‌اش کاملاً تغییر کرده است. احساس می‌کرد نورانی شده و در هر لحظه انتظار ظهور امام زمان(عج) را داشت و همین سبب هوشیاری معنوی او می‌گردید. ایشان چنان که خودش گفته وقتی نماز شب می‌خواند و نام ائمه معصوم(ع) را می‌آورد، لرزه‌ای در وجودش ایجاد می‌شد. آن مرحوم از این نوع تجربیات مذهبی خود، به‌دست آورد که شیعه تنها راه رسیدن به اسلام است.

فعالیت‌های تبلیغی

‌لطیف علی در تبلیغ دین بسیار فعال بود و برخی حوادث شرایط بهتری را برای این امرفراهم آورد. در مدرسه‌ای که لطیف علی به همراه همسرش در آنجا تدریس می‌کردند، مراسمی برگزار شد و به زهرا همسر لطیف گفتند برای مهمانان مشروب سرو کند. او نپذیرفت و به‌دلیل نافرمانی اخراج شد. لطیف علی نیز پس از چند ماه به دلیل فعالیت‌ها و رفت‌وآمدهای تبلیغی‌اش از مدرسه اخراج گردید. پس از آن، آن‌ها آزادانه‌تر به تبلیغ دین پرداختند. لطیف امتیاز انتشار یک روزنامه را گرفت و به‌عنوان مدیر روزنامه مشغول به کار شد.

لطیف علی پس از تشرف به مذهب شیعه، فرد مهمی در تبلیغ معارف اهل‌بیت(ع) درگویان و ترینیداد و توباگو شد. او یکی از افراد اصلی بود که در ظهور جامعه شیعی در گویان تأثیر مستقیم داشت. وی در کنفرانس‌های متعدد در سرتاسر جهان شرکت می‌کرد و از مذهب اهل‌بیت(ع) دفاع می‌نمود.

هنگامی که تعداد زیادی از مردم در ایمان به مذهب تشیع، به او پیوستند، آن مرحوم انجمن مسلمانان شیعه پیشگام گویان را تأسیس کرد. لطیف علی با تشکیل مرکزی برای شیعیان موفق شد بیش از ۲۵۰ نفر از شیعیان را در این مرکز جمع کند که در میان آنان، افراد برجسته و با نفوذی هم وجود داشت. روزی سه نفر از اعضای جنبش وهابی در ترینیداد به گویان آمدند تا با لطیف علی مناظره‌ کنند. اما این مناظره سبب شد که آن سه نفر شیعه شدند و این اولین حرکت در شیعه شدن مردم در ترینیداد و توباگو گردید. لطیف علی همچنین مدرسه‌ای تأسیس نمود که محل اجتماعات و مراسم‌ها بود. ایشان مدرسه دیگری را نیز تأسیس کرد که این مدرسه به شیوه مدارس ایران اداره می‌شود. لطیف علی کتابچه‌ای به نام «چرا من شیعه شدم؟» تألیف کرد که به زبان انگلیسی چاپ شده است.

تماس با ما

موضوع
ایمیل
متن نامه
3*6=? کد امنیتی