علامه الحبشی در یک سالگی پدرش را از دست داد و مادرش تربیت وی را بر عهده گرفت. مرحوم الحبشی تحصیلات علوم اسلامی را در مدرسه دینی «الخیرات» وابسته به بنیاد خیریهای که قدیمیترین مدرسه اسلامی در «صرابیه» بود، آغاز کرد و در آنجا اصول زبان عربی را در صرف و نحو فرا گرفت. وی فصاحت و ادبیات عرب را از اساتید عرب و نیز تفسیر، فقه، حدیث و تاریخ اسلام را از اساتید واجد شرایط چون عبدالقادر بلفقیه الحسینی و شیخ رباح الخلیلی، از علمای الازهر که برای تبلیغ و تدریس به اندونزی مهاجرت کرده بودند، آموخت. بعدها عمویش شیخ محمد سالم، او را برای ادامه تحصیلات دروس دینی، در مالزی نزد یکی از عالمان معروف سپرد.
حسین در سال 1939 میلادی در مالزی ازدواج کرد و سال 1941 میلادی اولین فرزندش بهدنیا آمد. این ایام در حالی سپری شد که فرزندش در جریان اشغال انگلیس و جنگ با ژاپن در شبهجزیره مالزی بیمار شد و از دنیا رفت. شرایط جنگی کشور مالزی، حسین را مجبور کرد که با خانوادهاش مالزی را ترک کنند و در سنگاپور ساکن شوند. حسین الحبشی بهمدت دو سال در مدرسهای متعلق به سید عبدالرحمن الجنید آموزگار بود و در سال 1943 میلادی او و برادرش علی دچار بیماری حاد ریوی شدند که به توصیه خانوادهاش به اندونزی بازگشتند. برادرش در اثر بیماری از دنیا رفت و حسین پس از عمل پیوند ریه زنده ماند.
حسین الحبشی در ادامه بهعنوان معلم در مدرسهای در شهر بونداواسا مشغول شد و سپس در زمینه ارتباطات و وکالت فعالیتهای اجتماعی را ادامه داد. حسین الحبشی از جهت اعتقادی و گرایشهای مذهبی، متعصب نبود و عالمی آگاه به جهان اسلام و علمای همه مذاهب بود و با اندیشمندانی چون سید قطب، النداوی، قرضاوی، محمد بن علوی مالکی مکی و دیگران ارتباط دوستانه داشت.
الحبشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با علمای ایران ارتباط برقرار کرد و با مذهب شیعه آشنا شد. سپس به بررسی ریشه و مبانی این مذهب پرداخت و به آن یقین پیدا کرد و آن را پذیرفت؛ اما بهدلیل برخی ملاحظات و شرایط خاص خود این امر را علنی نکرد. بارزترین چیزی که او را به تشیع سوق داد، روحیه تحقیق در امور دینی و اکتفا نکردن به تقلید از نظرات دیگران در مذهب حقه تشیع بود.
|
|
علامه الحبشی در نشر معارف اسلامی و تبلیغ علوم دینی بسیار پرکار بود و برای سفرهای تبلیغی به جزایر دورافتادهای که مسلمانان در آن زندگی میکردند مانند جزیره ایریان جایا، جزایر مالوکو (آمبون)، کالیمانتان، سولاواسی و غیره میرفت و شیوههای مختلف تبلیغی را بهکار میبست. او علاوه بر این در کنفرانسها و سمینارهایی که در داخل اندونزی یا خارج از آن برگزار میشد، از جمله کنفرانس وحدت بین سنیها و شیعیان، کنفرانس ائمه جمعه و کنفرانس هفته وحدت که در کوالالامپور پایتخت مالزی، برگزار میشد، حضور جدی داشت. بهدلیل همین تلاشها و مجاهدتهای فراوان و با بلاغتی که داشت بر شنوندگان خود در مناطق مختلف اندونزی و مالزی تأثیر بسزایی میگذاشت. از این روی هزینههای زیادی پرداخت و توسط حکومت دستگیر شد و برای مدتی به زندان افتاد.
از جمله فعالیتهای حسین الحبشی تأسیس «موسسه اسلامی» در سال ۱۹۷۱ میلادی در شهر «بانگیل» بود که بسیاری از طلاب و چهرههای اسلامی از آنجا فارغالتحصیل شدند. او این مؤسسه را با کمک خیران و نیکوکاران خصوصا فاطمه بسیائب برپا ساخت که زمین و سرمایه اولیه را در اختیار او نهادند. از ویژگیهای این مرکز اسلامی، آزادی انتخاب عقیده و مذهب برای طلاب بود تا با حفظ وحدت و عدم اختلاف، فرقه خود را انتخاب کنند یا مذهب خود را تغییر دهند. وی از طرفداران وحدت مسلمانان و عدم تبعیض بین آنان بود و در سیره عملی خود در این زمینه تلاش فراوانی کرد و به قول خودش با انواع تعصبات متعصبان و جاهلان روبرو بود.
از دیگر اقدامات الحبشی میتوان به مبارزه با فرهنگ غرب اشاره کرد که به کشورهای مسلمان هجوم آورده بود. او با فعالیت مبلغان مسیحی که بهطور گسترده در کشورهای اندونزی گسترش یافته بود، مبارزه کرد و تلاشهای او در حذف اشکال مختلف صلیب که صلیبیان بر روی ساختمانها، خانهها و درها گسترش داده بودند، تأثیرگذار بود.
ایستادگی در مقابل انحرافات دینی و فکری از اقدامات تبلیغی این عالم شیعه بود. زمانی که مبلغان سلاطین، عدم التزام زنان به حجاب و جواز دست دادن مردان با آنان را ترویج میکردند، محکم ایستاد و حرمت آن را اعلام کرد و مردم را از رفع حجاب و رد شبهات این مبلغان بهظاهر در لباس دین برای توجیه فسق و فجور، برحذر داشت.
حسین الحبشی در کنار امر تبلیغ دین به فعالیت سیاسی هم اشتغال داشت تا آنجا که در اوایل استقلال اندونزی و نجات آن از سیطره استعمار، بهدلیل عضویت در تنها حزب اسلامی مجاز در آن زمان و فعالیتهای سیاسی مؤثر، در انتخابات شرکت کرد و حائز کرسی شد. اما حزب مذکور در اثر فشار دولت در ایام «احمد سوکارنو» اولین رییسجمور اندونزی و خیانت برخی از وابستگان به آن منحل شد و همین امر سبب گردید که وی از احزاب سیاسی دور بماند و تلاش خود را معطوف به مسائل مذهبی و اجتماعی کند.
میراث ماندگار
از الحبشی آثار و تألیفاتی بهجای مانده است:
-
الأخوّة الإسلامیة بین السنّة والشیعة (ردّاً علی الندوی فی کتابه صورتان متضادّتان)
-
المذهب الذی یحرّم التمذهب
-
هل یمکن أن لا نتمذهب
-
قاموس الکوثر (عربی)
-
القادیانیة والمؤامرة
-
القواعد الفقهیة
-
تفسیر سورة عبس (دفاع عن رسول الله(صلی الله علیه وآله)
-
الحوار مع النصاری
-
لکی لا تکون فتنة (ردّ علی بعض الشبهات حول الأئمة(علیهم السلام) فی کتاب الکافی)
-
ترجمة انجیل برنابا
-
مجموعه خطبههای جمعه
-
مجموعه خطبههای عید قربان
-
الرد علی الندوی (پاسخ انتقادی به اثر شیخ ابوالحسن الندوی به زبان عربی)
-
مقدمهای بر تفسیر سوره بقره
علامه الحبشی قصد داشت در یکی از مناطق «کوالالامپور» پایتخت مالزی، محله یکپارچه اسلامی ایجاد کند تا در آن فعالیتهای اسلامی آزادانه انجام گیرد و معارف اسلام بهکار گرفته و احکام آن منتشر شود، اما این ایده با وفات او محقق نگردید.
درگذشت
علامه حسین بن ابیبکر الحبشی سرانجام پس از عمری مجاهدت و تلاش علمی و تبلیغی در روز 14 ژانویه 1994 میلادی بر اثر بیماری و تب شدید چشم از جهان فرو بست. پیکر مطهرش با حضور هزاران نفر که از سرتاسر کشورهای اندونزی، مالزی و سنگاپور آمده بودند، با اشک و دعا تشییع شد. پس از اقامه نماز در خانه با تشییع به مؤسسهاش بردند و در مسجد ثقلین در شهر «بنگل» بهخاک سپردند.
علامه حسین الحبشی در زمان حیات خود بهعنوان واعظی شناخته میشد که همواره وحدت مسلمانان و تساهل بین مدارس دینی و مذهبی را تشویق میکرد. او معتقد بود مسلمانان باید آزادانه بیاندیشند تا بین آنان با عقاید و مکتبهای تنگنظرانه تفرقه نیفتد. این دیدگاه و نگرش باعث شد که او با وحشت و تهمت علمای تنگنظر، مردم و حاکمان مواجه شود.