زندگینامه
علامه عسکری، دوشنبه ۱۸ جمادیالثانی ۱۳۳۲ق/۱۲۹۳ش در شهر سامرا چشم به جهان گشود. اجداد ایشان در زمره فقیهان و محدثان عصر خود بودهاند. جد پدری ایشان آیتالله سید اسماعیل حسینی (متوفای ۱۳۰۶ق) فرزند سید محمد کوچک ساوجی و جد مادری او آیتالله میرزا محمد شریف عسکری طهرانی (متوفای ۱۳۷۱ق) بوده است.
اجداد وی در عصر صفوی از سبزوار به ساوه دعوتشده و لقب شیخالاسلام (منصبی شبیه امامت جمعه) را بر عهده گرفتند. بنا بر نقل ایشان، سنیهای بسیاری در این شهر به دست اجداد او شیعه شدهاند. تمامی بزرگان این خاندان مشهور به شیخالاسلام بودهاند، بهجز ایشان که به سبب تولد در سامرا و نیز به این دلیل که پس از فوت پدر، تحت تکفل جد مادریاش قرار گرفت، به عسکری معروف شده است.
آغاز تحصیلات حوزوی از سامرا
علامه عسـکری از دهسالگی وارد حـوزه علمیـه سـامرا شـد و کتابهای رسـمی حـوزه عـراق، همچـون سـیوطی، شـرح جامـی، شـرح ابـن عقیـل، مغنـی اللبیب، حاشـیه ملا عبد الله و مختصر المعانـی را آموخـت.
مهاجرت به قم
ایشـان همزمان با آغاز حکومت رضاخان پهلوی در ایران، سـامرا را ترک کرد و عازم ایران شـد و در حـوزه علمیـه قـم مشـغول بـه تحصیـل شـد. او مهاجـرت خـود بـه ایـران را شـبیه بـه توفیقی اجبـاری توصیـف کـرده و در مـورد علـت آن میگوید:«مقدمـات و ادبیـات را در سـامرا خوانـدم. مخـارج تحصیلـم از املاکی کـه در سـاوه داشـتیم تهیـه میشد؛ لـذا از سـهم امـام اسـتفاده نمیکردم؛ امـا از زمانـی کـه طاغـوت رضاخـان، فرسـتادن پـول بـه عـراق را منع کـرد، مجبور شـدم در زمـان مرحـوم شـیخ عبدالکریـم حائـری (سالهای ۱۳۵۱ ،۵۲ و ۵۳ق) بـه حـوزه علمیـه قـم آمـده، دریکی از حجرههای مدرسـه فیضیـه، با علـی صافـی گلپایگانـی، هم حجره شـوم ...»
بازگشت به سامرا
حضـور علامه عسـکری در حـوزه علمیـه قم کوتاه بوده اسـت. بـا ابتکار ایشـان و همراهی چند طلبـه دیگـر در حـوزه علمیـه قـم، میـرزا خلیـل کمـرهای، تدریـس تفسـیر قـرآن را آغاز میکند، اما ایـن کار بـه مـذاق قاطبـه طلاب خـوش نمیآید و تلاشها بـرای تعطیـل شـدن ایـن درس آغـاز میشود. فشـارها بـه تعطیلـی درس میانجامد و همیـن رخـداد، باعـث میشود ایشـان به سـامرا بازگردد.
استادان
علامه عسـکری در قـم، در درس اسـاتیدی همچـون امـام خمینـی(ره) و در سـامرا در درس آیتالله حبیبالله اشـتهاردی معـروف بـه مـدرس عسـکری، و آیتالله سـید احمـد مرعشـی شوشـتری شـرکت میکرد.
تأسیس دانشگاه
ایشـان بـه همـراه عدهای از همفکران خود، دانشـکده اصولالدین را در بغـداد راهاندازی کرد. دروس تفسـیر، حدیثشناسی، عقاید و کالم تطبیقی اسلامی، در این دانشـکده تدریس میشد. ایـن مرکـز علمـی، بـا کودتـای حـزب بعث و تحت تعقیب قرار گرفتن عسـکری، تعطیل شـد.
عضویت در حزب الدعوة االسالمیة عراق
ایشـان در تابسـتان ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸م، بـه توصیه آیتالله سـید محمدباقـر صـدر بـه حـزب الدعوة پیوسـت و در اولین نشسـت مؤسسـان این حزب پس از کودتای ۲۳ تیر ۱۳۳۷ /۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ ،کـه در کربلا برگـزار شـد، در کنـار شـهید سـید محمدباقـر صدر، سـید محمدمهـدی حکیم و محمدصـادق قاموسـی به شـورای رهبـری آن برگزیده شـد.
علاقه به تاریخ
علامه عسـکری، بیشـتر مطالعـات خـود را بـر تاریخ متمرکز کرده بـود. ثمره عملـی این رویکرد در نوشتههای او نمایان اسـت. ایشـان در این باره مینویسد:«از همـان آغـاز ]طلبگـی[ بـه مطالعـه کتابهای سـیره و تاریـخ پیامبـر اسلام(ص) و اصحـاب و فتنههای صـدر اسلام و سفرنامهها علاقـه داشـتم و داسـتان اسـتعمار اسـتعمارگران در کشـورهای اسلامی را دنبـال میکردم.»
تألیفات و اندیشهها
علامه عسـکری بـه وحـدت اسلامی و تقریـب مذاهب اسلامی اعتقاد داشـت. به باور ایشـان، زمانـی سـخن شـیعه مقبـول میافتـد کـه از تهمتهای تاریخـی رهانیـده شـود؛ چراکه در طـول تاریـخ دشـمنان اسلام بـا ایـن افترائـات میـان شـیعه و سـنی کینـه و عـداوت ایجـاد کردهاند. بـه اعتقاد ایشـان اگر پیشـانی شـیعه از تهمتهای ناروا پاک گردد و اهل سنت، شـیعه را بشناسـند، همه دشمنیها کنار میرود. این رویکرد در بیشـتر آثار او مشـهود اسـت. ایشـان همچنین معتقد اسـت کـه در کنـار وحـی بیانـی (قـرآن)، بایـد بـه وحـی غیربیانی، یعنی سـنت و گفتـار معصومان(ع) هم پرداخت. ایشـان با تکیهبر منابع اسلامی، کتب شـیعه و اهل سنت را موردبررسی قرار داده اسـت. بیـان روشـن و نثـر روان و سـلیس او، از ویژگیهای نوشتهها و تألیفـات وی دانسـته شـده اسـت. از ایشـان بیـش از پنجـاه کتاب منتشرشده اسـت کـه برخی از مهمترین آثـار او عبارتاند از:
عبدالله بن سبأ و اساطیر اخری
کتاب در دو جلد به بررسی شخصیت افسانهای عبدالله سبأ میپردازد و با عنوان »عبدالله بن سبأ و دیگر افسانههای تاریخی« به زبان فارسی ترجمهشده است. به گفته علامه عسکری، پس از رحلت پیامبر اسلام؟ص؟، منافقان چون معارضی در مقابل خود نمیدیدند، دست به تخریب چهره واقعی اسلام زدند. برخی از مغرضان هم در این میان، مقام نبوت و رسالت را در حد یک مجتهد پایین آوردند تا اصحاب را همسنگ او قرار دهند و محملی برای توجیه برخی اقدامات نامناسب آن اصحاب فراهم شود.
به باور او، برخی از راویان، در روایات سیره و تاریخ، بهقدری نعل وارونه زدهاند که جای شب و روز، ظالم و مظلوم عوض شود و این رویکرد موجب گردید اسلام بد آموخته شود. ایشان با کنکاش در مجموعه روایات، جعلی بودن شخصیتی به نام عبدالله بن سبأ و حقیقت شیعه را به جوامع علمی جهان اسلام شناساند.
این اقدام او در حالی بود که بسیاری از مجامع علمی اهل سنت، عبدالله بن سبأ را پایهگذار تشیع میدانستند. ایـن حرکـت علمـی علامه عسـکری، یعنـی نـگارش کتابـی دربـاره سـاختگی بـودن شـخصیت عبدالله بن سـبأ، مایه ابراز خوشـحالی عالمان شـیعه همعصر او شـد و تعجب آنان را برانگیخت. چنانکـه خـود او نقـل کـرده، شـیخ راضی آل یاسـین، نویسـنده کتـاب صلح امام حسـن(ع) او را به خاطـر تألیـف ایـن کتـاب، رفع کننده ننگ از پیشـانی شـیعه خوانده اسـت.
احادیث امالمؤمنین عایشه
بـه نظـر علامه عسـکری، غیرشـیعیان، پیامبـر(ص) را از طریـق احادیـث عایشـه میشناسند؛ حالآنکه آن پیامبـری کـه در ایـن روایـات معرفی میشود، قابل ایمـان آوردن نیسـت. این کتاب بـه برخـی وقایـع و حـوادث زندگی عایشـه میپردازد تا زوایای تاریـک و مغفول زندگی وی را تصویر کنـد و وضـع اخلاقی شـخصیت و چهـره واقعـی راوی آن احادیـث را به مخاطب بشناسـاند و عیار روایات نقلشده از او روشـن شـود.
خمسون و مائه صحابی مختلق
علامه عسـکری ایـن کتـاب را در سـه جلـد، پـس از کتـاب عبـدالله سـبأ نوشـته اسـت و در آن یکصد و پنجـاه صحابـی سـاختگی دیگـر در کتـب حدیثـی اهل سـنت را با اسـتفاده از مسـتندات و دلایـل اهل سـنت، معرفـی میکند. ایـن کتاب بانام «یکصد و پنجاه صحابی سـاختگی» به فارسـی ترجمهشده اسـت.
معالم المدرستین
معالم المدرستین در سه جلد به بررسی تطبیقی دیدگاههای دو مکتب خلفا و مکتب اهلبیت(ع) میپردازد. علامه عسکری در این کتاب بدون هیچ توهین و بدزبانی، به ادله اهل سنت در برابر شیعه پاسخ میدهد. برخی نویسندگان، این کتاب را از آثار تأثیرگذار در جهان عرب دانستهاند حتی نقلشده که داشتن این کتاب در برخی از کشورهای عربی جرم بوده است
سایر آثار
- سقیفه: بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)؛
- آیت تطهیر در کتب دو مکتب؛
- امامان این امت دوازده نفرند؛
- مصحف در روایات و اخبار؛
- القرآن الکریم و روایات المدرستین (۳ جلد)؛
- البـکاء علـی المیـت، کـه بانام »گریه بر میت از سنتهای رسـول خدا؟ص؟ اسـت« به فارسـی ترجمهشده است.
- التوسل بالنبی(ص) و التبرک بآثاره؛
- البناء علی قبور الانبیاء و االوصیاء و اتخاذها مساجد و اماکن للعبادة، که با نام »حکم بازسازی قبور انبیاء و اولیاء و عبادت در آنها« به فارسی ترجمهشده است
- شیعیان اهلبیت پیامبر(ص)
- بزرگداشت یاد انبیاء و بندگان صالح خدا؛
- عدالت صحابه؛
- صلوات بر محمد و آل محمد از سنتهای رسولالله(ص) بوده است؛
- ادیان آسمانی و مسئله تحریف؛
- عقائد الاسلام من القرآن الکریم (۳ جلد)؛
- جمـع القـرآن و مصطلحـات قرآنيـة، که به تاریخ جمعآوری قرآن و شـبهات پیرامون آن میپردازد.
مناظرههای علامه
نـگارش کتابهای بحثانگیز، شـهرت علامه عسـکری را در جهـان اسلام بـه دنبـال داشـت و همیـن مسـئله سـبب شکلگیری مناظرات مختلفـی میـان او و چهرههای نامدار اهل سنت مانند بـن بـاز، مفتـی اعظـم سـابق وهابیـت و ابوالاعلـی مـودودی دانشـمند اهل سنت و خطیـب رق گردید
رحلت
سـرانجام، ایـن عالـم برجسـته شـیعه پـس از عمـری مجاهـدت علمـی و فرهنگـی و پـس از تحمـل یـک دوره بیمـاری، در ۲۵ شـهریور ۱۳۸۶ش برابـر بـا چهـارم رمضـان ۱۴۲۸ق در ۹۳ سـالگی در بیمارسـتان میلاد تهـران دار فانـی را وداع گفـت و بـه دیـار باقـی شـتافت.
پیکـر آن مرحـوم پس از تشـییع باشـکوه در خیل عظیم مردم و مسئولان نظام جمهوری اسلامی در شـهرهای تهران و قـم سـرانجام در حـرم مطهـر حضـرت فاطمـه معصومـه(س) آرام گرفـت.
بـه مناسـبت ارتحـال این عالم برجسـته شـیعه بسـیاری از شخصیتها و نهادهای سیاسی و مذهبی شیعه ازجمله آیتاللهالعظمی سـید علـی خامنهای، رهبـر جمهـوری اسلامی ایـران، آیتاللهالعظمی مـکارم شـیرازی، مجمـع جهانـی اهلبیت(ع)، مجمـع جهانـی تقریـب مذاهـب اسلامی و جامعـه مدرسـین حـوزه علمیـه قـم پیامهای تسـلیت جداگانهای صـادر کردند.
پیـام تسـلیت حضـرت آیتالله خامنهای رهبـر جمهوری اسلامی ایـران به مناسـبت رحلت علامه عسکری:
«ایـن عالـم بزرگـوار و سختکوش دههـا سـال از عمـر بابرکـت خـود را درراه پژوهـش در کالم و تاریـخ و حدیـث صـرف کـرد و محصـول مبـارک آن، تألیفات و مقالاتی اسـت که در گسـتره جهان اسلام با اسـتقبال و تحسـین روبهرو شـد و در ترویـج مکتـب اهلبیت(ع) موفقیتهای ارزشـمندی به دسـت آورده اسـت. رحمـت خـدا بـر آن دانشـمند بلندهمـت و پرتلاش و خستگیناپذیر.»