پروفسور عبدالجواد فلاطوری

پنج شنبه, 03 شهریور 1401

پروفسور عبدالجواد فلاطوری (۱۳۰۴-۱۳۵۷ش) پژوهشگر ایرانی حوزه فلسفه بود که  سالیان زیادی از عمر خویش را در کشور آلمان  به ترویج مکتب اهل‌بیت(ع) سپری کرد. ایشان در این مدت، خدمات ماندگاری از خود در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی به یادگار گذاشت که مهمترین آنها تأسیس کتابخانه شیعی در دانشگاه کلن آلمان و بنیانگذاری آکادمی علمی اسلامی در این کشور بود.

فلاطوری، دانش‌آموخته حوزه‌های علمیه اصفهان، مشهد و تهران و نیز فارغ‌التحصیل رشته فلسفه در مقطع لیسانس از دانشگاه تهران بود. او همچنین درجه پروفسوری را از دانشکده فلسفه دانشگاه کلن آلمان دریافت کرد. ایشان بیش از ‍۱۵۰ اثر علمی در حوزه‌های مختلف معارف اسلامی از خود بر جای گذاشته است.

فلاطوری از نوادگان آخوند ملااسماعیل اصفهانی بود که در ۱۹ دی ۱۳۰۴ش در شهر اصفهان چشم به جهان گشود.

پروفسور عبدالجواد فلاطوری

دکتر عبدالجواد فلاطوری

عضو مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) از کشور آلمانپژوهشگر، نویسنده و فیلسوف

عبدالجواد فلاطوری (۱۳۰۴ - ۱۳۵۷ش) پژوهشگر ایرانی حوزه فلسفه بود که سالیان زیادی از عمر خویش را در کشور آلمان به ترویج مکتب اهل بیت(ع) سپری کرد. ایشان در این مدت، خدمات ماندگاری از خود در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی به یادگار گذاشت که مهم ترین آنها تأسیس کتابخانه شیعی در دانشگاه کلن آلمان و بنیانگذاری آکادمی علمی اسلامی در این کشور بود. فلاطوری، دانش‌آموخته حوزه‌های علمیه اصفهان، مشهد و تهران و نیز فارغ‌التحصیل رشته فلسفه در مقطع لیسانس از دانشگاه تهران بود. او همچنین درجه پروفسوری را از دانشکده فلسفه دانشگاه کلن آلمان دریافت کرد. ایشان بیش از ۱۵۰ اثر علمی در حوزه‌های مختلف معارف اسلامی از خود بر جای گذاشته‌است.

فلاطوری از نوادگان آخوند ملااسماعیل اصفهانی بود که در ۱۹ دی۱۳۰۴ش در شهر اصفهان چشم به جهان گشود.

تحصیلات و فعالیت‌های علمی

فلاطوری مدرک دیپلم فنی را از دبیرستان آلمانی-ایرانی در سال ۱۳۲۲ش دریافت کرد. تحصیلات حوزوی وی از سال ۱۹۴۱م آغاز شد. علوم اسلامی (شامل زبان عربی و ادبیات، حقوق اسلامی، تاریخ اسلامی، منطق و فلسفه) را در اصفهان، تهران و مشهد تحصیل کرد. وی از سال ۱۹۴۳ م. در کنار تحصیل به تدریس علوم حوزوی نیز اشتغال داشت. در سال ۱۹۵۱ م از میرزا مهدی آشتیانی اجازه تدریس فلسفه دریافت نمود.

فلاطوری پس از تحصیل در حوزه علمیه اصفهان، مشهد و تهران و نیز اخذ درجه لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران به آلمان رفت و از دانشگاه کلن درجه پروفسوری دریافت کرد. او بنیانگذار کتابخانه شیعی در دانشگاه کلن آلمان و نیز آکادمی علمی اسلامی در این کشوراست. فلاطوری با اقدام به اصلاح محتوای اسلامی کتاب‌های درسی مدارس آلمان و نیز چند کشور دیگر اروپایی، تلاش کرد نگرش اروپایی معاصر به اسلام را تغییر دهد. او معتقد بود باید دین را از فلسفه جدا کرد و همچنین از منتقدان فلسفه ملاصدرا بود.

در سا ل‌های ۱۳۲۸ - ۱۳۲۹ش در مباحثات دو نفر‌ه‌ای که با محمدرضا کلباسی (فقیه و فیلسوف ۱۲۹۵ - ۱۳۸۳ق) داشت بدون تقاضای شخصی، کلباسی، اجازه روایت و گواهی اجتهاد بدو داد.

فلاطوری در سا ل‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴م در دانشکده فلسفه و الهیات دانشگاه تهران تحصیل کرد. وی در سال ۱۹۵۴م درجه لیسانس را با ترجمه کتاب المشاعر ملاصدرا از این دانشکده دریافت نمود. این رساله به عنوان بهترین اثر سال، نائل به درجه عالی علمی شد.

پروفسور فلاطوری در اکتبر ۱۹۵۴م به آلمان می‌رود و در دانشکده فلسفه ادامه تحصیل می‌دهد. وی در ماینتس، دانشگاه کلن و بن تحصیل می‌نماید.

وی در سال ۱۹۶۱- ۱۹۶۰م در دانشگاه هامبورگ به عنوان استادیار مشغول می‌گردد و به آموزش زبان و ادبیات فارسی و فلسفه اسلامی مبادرت می‌ورزد.

فلاطوری در سال ۱۹۶۲م در رشته فلسفه با نگارش رساله‌ای با عنوان «تفسیر اخلاق کانت درپرتو احترام» با پیوست مقدمه‌ای در تحصیل لغت‌نامه عمومی کانت، دکتری‌اش را اخذ می‌کند.

در سال ۱۹۷۳م در دانشکده فلسفه دانشگاه کلن (رشته اسلام‌شناسی) پیرامون تغییرجریان فلسفه یونانی از طریق تفکرات اسلامی تحقیق می‌کند که بدین وسیله در ۱۹۷۴م عنوان پروفسور بدو داده می‌شود.

فعالیت‌های مذهبی و فرهنگی

  • تأسیس کتابخانه شیعی در دانشگاه کلن؛ فلاطوری در سال ۱۹۶۸م با حمایت پروفسوردکتر اروین گرف و دکتر ولفگانگ واگنر کتابخانه‌ای را برای تحقیق شیعه (در دانشگاه کلن) تأسیس نمود که در اروپا در نوع خود نمونه و از شهرتی بین‌المللی برخوردار است. وی برای بنیانگذاری این کتابخانه، در سفری تحقیقاتی به ایران، حدود ۴۰۰۰ جلد کتاب از شهرهای مشهد، اصفهان و تهران گردآورد و به آلمان منتقل کرد.
  • ارائه برنامه‌ای برای تحقیق شیعه در کنگره شرق‌شناسی آلمانی؛ وی در نوزدهمین کنگره شرق‌شناسان آلمانی در فرایبورگ، برنامه‌ای را برای تحقیق شیعه ارائه نمود که اساس آن بررسی تفکرات شرق (به صورتی که مورد قبول علمای مغرب زمین باشد) بود. پس از این سخنرانی، دانشگاه توبینگن از وی تقاضای «تهیه و تکمیل اطلس مذهبی» و دانشگاه بن، تقاضای «طرح اقلیت‌های اسلامی» نمود.
  • آکادمی علمی اسلامی؛ فلاطوری در سال ۱۹۷۸م (۱۳۵۵ش) «آکادمی علمی اسلامی» را در آلمان پایه‌گذاری کرد. در این آکادمی پیشوایان و اندیشوران مسیحی، یهودی و سایرادیان جهانی را به گفت‌وگو فراخواند؛ و در آوریل ۱۹۷۹م نخستین چاپ کتاب اسلام در دیالوگ که دربردارنده مجموعه مقاله‌های وی بود، نشر یافت که در دسامبر همان سال تجدید چاپ شد و چاپ‌های بعدی آن به پنج بار رسید. هدف وی گفتگویی دو جانبه در سطح دینی و علوم انسانی میان شرق و غرب بود تا از این طریق، پیش‌داوری‌ها وسوءتفاهم‌هایی را که در هر دو محیط فرهنگی موجود است از میان بردارد و راه را برای درک متقابل هموار سازد.
  • اصلاح محتوای اسلامی کتب درسی اروپا؛ از کارهای فلاطوری در آکادمی علوم اسلامی، اجرای «پروژه اصلاح کتب درسی» در اروپا بود. این کار نخست در آلمان غربی آن روز و سپس در کشورهای دیگر اروپایی، با همه اختلاف‌ها و اشکال‌ها اجرا گردید. پس ازاین مرحله وی در پی اجرای پروژه در سایر کشورهای اروپایی افتاد و بدین منظور چندین گردهمایی در کلن تشکیل داد. با اجرای این برنامه، فلاطوری توانست کتاب‌های ۱۷ کشور اروپایی را تا سال ۱۹۹۴م اصلاح کند. وی این کار سترگ را با کمک استادان، خاورشناسان اروپایی و مؤلفان کتاب‌ها انجام داد و توانست پس از سال‌ها پشتکار، مسافرت، سخنرانی و بحث این آثار را ازمطالب نادرست پیراسته سازد، کاستی‌هاشان را اصلاح کند و آنها را به عنوان مرجعی مطمئن برای نویسندگان کتاب‌های درسی آلمان و دیگر کشورهای اروپایی درآورد.
  • دانشکده معارف اسلامی؛ برنامه دیگری که فلاطوری از سال ۱۹۹۱م دلمشغول آن بود، تأسیس دانشکده معارف اسلامی در اروپا بود؛ مرکزی که عهده‌دار آموزش درست و دانشگاهی اسلام به مسلمانان اروپا و دیگر مناطق جهان شود. وی برای جلب پشتیبانی معنوی و مشارکت مادی با اشخاص حقیقی و حقوقی چندی مذاکره و مکاتبه کرد، اما کمتر نتیجه گرفت. البته پیشنهادهایی از برخی کشورهای اسلامی به وی شده بود ولی بنا به دلایلی از پذیرش آ نها سر باز زد. سرانجام تصمیم بر آن شد که این دانشکده با همکاری جامع الازهر در هامبورگ تأسیس شود و اساسنامه و آیین‌نامه لازم نیز نگارش و تصویب شد؛ ولی با درگذشت شیخ محمد غزالی این همکاری ناتمام ماند. پس از این، فلاطوری آکادمی را از کلن به هامبورگ منتقل کرد و دیگر مقدمات تأسیس دانشکده را فراهم آورد؛ اما عمرش به پایان رسید.

آثار

آثار فلاطوری اعم از کتاب، مقاله و گفتگو به بیش از ۱۵۰ اثر می‌رسد که مشخصات برخی از آ نها چنین است:

 - اسلام در کتب درسی جمهوری فدرال آلمان، ۷ جلد، (۱۹۸۶ - ۱۹۸۸م) عناوین فرعی: تحلیل کتب تاریخی درباره اسلام، تحلیل کتب دینی و پروتستانی درباره اسلام، تحلیل کتب جغرافیایی درباره اسلام، تحلیل کتب مذهب کاتولیک درباره اسلام، تحلیل خط مشی آموزشی و نظام درسی استان‌های آلمان در حوزه اسلام). این کتاب به آلمانی و تحت نظارت پروفسور فلاطوری نگاشته شده‌است.

- اسلام: فضای فرهنگی - تاریخ - دین (۱۹۹۰م آلمانی)

 - جایگاه زن در اسلام (مقاله، آلمانی)

- خدا و انسان از دیدگاه اسلام (۱۹۸۳م، مقاله، آلمانی)

- اسلام و تفکر سکولار (۱۹۹۵م، مقاله، آلمانی)

رحلت

پروفسور عبدالجواد فلاطوری در ۹ دی ۱۳۷۵ش، در ۷۱ سالگی، در کشور آلمان درگذشت. پیکرش در روز بیست و یکم همان ماه در اصفهان، کنار آرامگاه حاج آقا رحیم ارباب (تکیه فاضل هندی) به خاک سپرده شد.

بزرگداشت

انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به پاس سال‌ها خدمات علمی و فرهنگی پروفسور فلاطوری، طی برگزاری مراسم بزرگداشتی در ۳۱ تیر ۱۳۸۶ش وی را به عنوان یکی از مفاخر ایرا ن معرفی کرد و لوح تقدیری به خانواده‌اش اهدا نمود.

همچنین کتاب «زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری»، توسط انجمن مذکور به عنوان شماره ۸۳ از مجموعه زندگی‌نامه‌های این انجمن در تیرماه ۱۳۸۶ش در تهران به چاپ رسید.

فلاطوری درباره دین و فلسفه گفته‌است:

«عقیده کلی من این است که خلط دین و فلسفه، نه به نفع فلسفه ونه به نفع دین بوده است. دین را از دین بودنش انداخته و فلسفه را ازتحریک و پویایی‌اش. این کار بوده که در سنت ما انجام شده، منتها اینکه ما الآن نمی‌توانیم از آن دست برداریم به دلیل عجین شدن عقاید ما، با این فلسفه است و خدا نکند که ما بخواهیم روزی اسلام را با همین فلسفه خودمان به دنیای غرب عرضه کنیم. بهترین منبع و مرجع برای معرفی خدا، خود قرآن کریم است. خود قرآن بهترین بیان کننده اسلام است.»

برشی از کتاب سفیر گف توگو: زندگی‌نامه داستانی پروفسور عبدالجواد فلاطوری همه می‌دانستند که آنقدر شیفته اخلاق شیخ هاشم بود، که اگر استاد می‌گفت «نرو»، قدم از قدم بر نمی‌داشت. هنوز هم به یاد داشت ضجه‌ها و گریه‌های ایشان را، در کلاس درس؛ چه توفانی به پا می‌شد. گاه از شدت گریه کلاس درس را تعطیل می‌کردند. یک سال و اندی از رحلت استادش، آقا میرزا مهدی آشتیانی گذشته بود. او که پدر فلسفه بود ودر مسافرت‌هایش، به بیان دقیق فلسفه و حکمت شیعه پرداخته بود. هنوز متن اجازه نامه را در ذهن داشت. میرزا گفت و او نوشت: «منظورم، فاضل کامل و صاحب نظر استوار رای، نور چشم و فرزند مورد اعتماد من، عبدالجواد حکیمی فلاطوری است او که خداوند در کسب رضای خود موفقش بدارد، مدت زیادی از من استفاده برد و ژرفای مطالب عرفان و حکمت را فرا گرفت.»

تماس با ما

موضوع
ایمیل
متن نامه
5-4=? کد امنیتی