اخبار مجمع

  • آیت‌الله رمضانی: تقوا در رأس آموزه‌های اخلاقی قرار دارد/ عرفان اهل‌بیت(ع) به جامعه معرفی شود

    آیت‌الله رمضانی: تقوا در رأس آموزه‌های اخلاقی قرار دارد/ عرفان اهل‌بیت(ع) به جامعه معرفی شود

    به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - آیت‌الله «محمدصالح کمیلی» از علمای اخلاق، به همراه کادر علمی و اجرایی موسسه «انوار توحید» پیش از ظهر امروز ـ پنج شنبه 19 مهرماه 1403 ـ با حضور در ساختمان مجمع جهانی اهل بیت(ع) قم با آیت‌الله «رضا رمضانی» دبیرکل مجمع دیدار و گفت‌وگو کردند.

    آیت‌الله رمضانی در این دیدار اظهار داشت: در نظام‌های کمونیستی و لیبرالی بحران‌های زیادی به وجود آمد؛ کمونیسم بهره‌ای از معنویت نداشت و در انکار معنا بود و از انسان تفسیری زمخت و کلیشه‌ای ارائه می‌کردند.

    وی افزود: من با سر اسقف ارتدکس در گرجستان جلسه داشتم. وی به من گفت که شما دوران تلخ 70 ساله کمونیسم را تجربه نکرده‌اید؛ کمونیست‌ها به هیچ کس اجازه عبادت نمی‌دادند و مساجد و کلیساها را به انبار تبدیل کرده بودند. کمونیسم طرد و حذف دین را در پیش گرفت و لیبرالیسم به دنبال محدود کردن دین بود. لیبرالیسم برای دین تجربه شخصی را مطرح کرد و دین را صرفا انری شخصی و نه اجتماعی دانست که این کار به نظام انسانی و سلوکی ضربه بزرگی وارد کرد.

    استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه اسلام، دین نجات‌بخش است که به همه ساحت‌ها می‌پردازد، در ادامه گفت: غربی‌ها چون دیدند نمی‌توانند با معنویت مقابله کنند معنویت‌های سکولار و مسئولیت‌ستیز و مسئولیت‌گریز پدید آوردند در حالی که معنویت اهل بیت‌(ع) مسئولیت‌پذیر است. امروزه در غرب چهار هزار معنویت جعلی و بدلی داریم که متأسفانه در دانشگاه‌های ما هم حضور دارند و از آن‌ها به عرفان‌های نوظهور تعبیر می‌شود. بنابراین، ما نباید دین را زمخت و کلیشه‌ای معرفی کنیم بلکه ضرورت دارد در کنار فقه، عرفان اهل‌بیت(ع) هم معرفی شود.

    وی با اشاره به طرح مباحث اخلاق و عرفان در مکتب اهل‌بیت(ع) اظهار داشت: مباحث اخلاقی در روایات اهل بیت‌(ع) بسیار مطرح شده است و تقوا در رأس آموزه‌های اخلاقی قرار دارد. از دیدگاه علامه طباطبایی قرآن، انسان را به اخلاق توحیدی راهنمایی می‌کند. غربی‌ها تا دیروز با دین مبارزه می‌کردند اما امروزه به دنبال آن هستند تا بین ابناء بشر را با ایدۀ «اخلاق جهانی» صلح و آشتی دهند.

    دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) با بیان اینکه اخلاق گمشدۀ حوزه‌های علمیه است، ادامه داد: جامعه باید اخلاقی باشد و اخلاق در مباحث فردی، اجتماعی و الهی محور باشد و در جامعه معنا پیدا کند، اما اخلاق باید در حوزه‌ها پایه و اصل باشد. قدیم برای طلاب مبتدی دورۀ اختبار وجود داشت و بعد از آن مشخص می‌شد که طلبه صلاحیت به دست گرفتن سلاح دین را دارد یا نه. چون سلاح دین را نباید به دست هر کسی سپرد و اگر در روحانیت اخلاق نباشد، سر از بهائیت و انحراف در عقیده و عمل درمی‌آورد. لذا یکی از ضرورت‌های حوزه‌های علمیه اخلاق است.

    وی با بیان اینکه اخلاق و عرفان باید عمومی شود گفت: اخلاق به تربیت نفس و فضائل نفسانی می‌پردازد و در این مسیر از شریعت بهره می‌برد. البته شریعت تا پایان عمر در کنار اخلاق است، چون فقه ما را احیاء می‌کند، روح انسان را به رشد و کمال می‌رساند و بدون شریعت تکامل انسان میسر نیست.

    آیت‌الله رمضانی ادامه داد: جامعه ما نیازمند سالکانی است که شیوه سلوکی را به نسل جدید آموزش دهند. چون جوانان تشنه مباحث سلوکی و عرفانی هستند؛ البته من اولویت را حوزه‌های علمیه می‌دانم و لازم است طلاب آراسته به اخلاق شوند. از سوی دیگر اگر سلوک بدون اغلاق و به بیان روان گفته شود و منشأ اهل‌بیتی داشته باشد، مهم است و موضوعیت دارد چون کلام اهل‌بیت‌(ع) نور است و بر جامعه اثر می‌گذارد.

    دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع)، در تشریح دیدگاه حضرت امام درباره سلوک و عرفان اظهار داشت: امام در تشریح آیه‌ی «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ» می‌فرمایند: انسان دو قیام فردی و اجتماعی دارد؛ قیام فردی رسیدن به توحید، و قیام اجتماعی رسیدن به عدالت است و تمام سخن انبیا این است. از طرف دیگر اگر بخواهیم در مسیر تمدنی قرار بگیریم، یکی از مهمترین شاخصه‌های آن، اخلاق و معنویت است. رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم آورده‌اند که پیشرفت علم، قدرت می‌آورد و از جنبه رفتاری، اخلاق و معنویت باید در بخش‌های مختلف جامعه نهادینه شود. لذا اگر همه اقشار و بخش‌های جامعه به اخلاق و معنویت ملتزم شوند، نظام تمدنی ایجاد می‌شود.

    وی ویکی شیعه، خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا و دانشگاه بین‌المللی اهل‌بیت(ع) را از جمله زمینه‌های همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع) با موسسه «انوار توحید» معرفی کرد و در ابتدای این دیدار، آیت‌الله کمیلی و معاونان موسسه «انوار توحید» به بیان فعالیت‌های این موسسه پرداختند و خواستار همکاری‌ بین این دو مجموعه شدند.

    دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) اظهار داشت: اخلاق به تربیت نفس و فضائل نفسانی می‌پردازد و در این مسیر از شریعت بهره می‌برد. البته شریعت تا پایان عمر در کنار اخلاق است، چون فقه ما را احیاء می‌کند، روح انسان را به رشد و کمال می‌رساند و بدون شریعت تکامل انسان میسر نیست.

  • روایت ۴ دهه رفاقت و دوستی یک روحانی ایرانی با دبیرکل حزب‌الله لبنان/ روزی که سید حسن نصرالله از امام خمینی(ره) اذن عملیات استشهادی خواست

    روایت ۴ دهه رفاقت و دوستی یک روحانی ایرانی با دبیرکل حزب‌الله لبنان/ روزی که سید حسن نصرالله از امام خمینی(ره) اذن عملیات استشهادی خواست

    به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - حجت الاسلام و المسلمین سید حسن نصرالله ملقب به سید مقاومت سومین دبیرکل جنبش حزب الله لبنان و از بنیانگذاران آن بود. این جنبش در دوران دبیرکلی سید حسن نصرالله بیش از ۳۱ سال به طول انجامید به یک قدرت منطقه ای، تبدیل شد. سید حسن نصرالله، روز جمعه ۶ مهر سال ۱۴۰۳ در پی بمباران منطقه شیعه‌نشین ضاحیه در جنوب بیروت توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.

    یکی از شخصیت های ایرانی که سال ها ملازم و همراه این شهید برجسته به شمار می رفت، حجت الاسلام و المسلمین «علیرضا ایمانی مقدم» است. این روحانی جوان ایرانی در ابتدای دهه شصت شمسی برای کمک به مردم لبنان در برابر حمله رژیم صهیونیستی به این کشور رفت و در آنجا برای نخستین بار با شهید سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان، آشنا شد و در ادامه این دوستی و رفاقت به مدت چهار دهه ادامه داشت.

    خبرگزاری ابنا با حجت الاسلام و المسلمین «علیرضا ایمانی مقدم» نماینده مجمع جهانی اهل بیت(ع) در استان خراسان رضوی، گفت‌وگویی درباره چهار دهه دوستی ایشان با حجت الاسلام و المسلمین سید حسن نصرالله انجام داده است، که قسمت اول این گفت‌وگو در پی می‌آید:

    ابنا: برای مقدمه‌ی صحبت می‌خواستیم داستان آشنایی شما را با سید حسن نصرالله بشنویم، چه زمانی برای اولین بار سید مقاومت را دیدید؟

    شهیدِ بزرگوار «سیدحسن نصرالله» در سال ۵۶ یعنی یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به همراه استادش، شهید «سیدعباس موسوی» از سوی رژیم بعث عراق، از نجف اشرف اخراج شد.

    ایشان به همراه استادش به بعلبک آمد و حوزه‌ی علمیه‌ای را در شهر بعلبک لبنان در استان بقاع تأسیس کردند که به نام حوزه‌ی امام منتظَر(عج) بود تا نسلی جوان، مبارز و مجاهد را تربیت کنند. خودِ سید قبل از این جریانات، عضو مکتب سیاسی «حرکة امل» بود و تجربه‌ی خودش را در محضر استادش «سید عباس» آورد و کار را شروع کردند.

    وقتی شهید موسوی و شاگردانش از نجف برگشتند، در آن زمان دو تن از علمای برجسته‌ی لبنان یعنی مرحوم آیت‌الله «سیدمحمدحسین فضل‌الله» و مرحوم آیت‌الله شیخ «محمدمهدی شمس‌الدین»؛ به شهید موسوی توصیه کردند که به بیروت بیایید، مسجد و منبر و محرابی را داشته باشید و برای خودتان آقایی کنید؛ چرا می خواهید به بقاع بروید؟! ولی «سیدعباس» به شاگردانش گفته بود که «می‌خواهم نسل جدید مجاهدین را تربیت کنم».

    بعد از اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد و جنگ تحمیلی آغاز گردید، در همان سال‌های اول و دوم جنگ بود که اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. وقتی اسرائیل نصف لبنان را گرفت و کل جنوب لبنان اشغال شد و حتی دروازه‌ی بیروت هم به دست صهیونیست‌ها گشوده شد و فرودگاه بیروت هم زیر چکمه‌ی آنان سقوط کرد، آن زمان مسئولین عالی‌رتبه‌ی نظامی ایران به خدمت حضرت امام(ره) شرفیاب شدند و گفتند: آقا، اجازه می‌دهید تا ما به مردم مظلوم لبنان و فلسطین کمک کنیم؟ امام فرمودند: کمک واجب است «من أصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم‏»؛ لذا اولین گروه‌ها از ارتش و سپاه به لبنان اعزام شده و مستقر شدند. همین شهید بزرگوار، «سیدحسن نصرالله» به عنوان شاگرد درس «سیدعباس موسوی»، بیشترین کمک فکری را به دوستان ما می‌کرد.

     

    ابتدا باید شرّ صدام را کم کنیم

    در آن زمان، هنوز در پادگان «زبدانی» پشت مرز سوریه و لبنان بودیم، اما کم‌کم راه گشوده شد و بچه‌ها وارد بعلبک لبنان شدند، شناسایی کامل شد و برای حمله آماده شدیم. در آن جریان، زنده‌یاد جاوید‌الاثر «حاج‌احمد متوسلیان» گفت: من باید ابتدا به تهران بروم و از امام اذن حمله را بگیرم. من روحانی آن مجموعه بودم و گفتم: سردار، نیازی به اذن نیست، دشمن حمله کرده و ما داریم از خودمان دفاع می‌کنیم «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا» (الحج: ۳۹)، این جهاد تدافعی است، نه جهاد ابتدایی که اذن بخواهد. مرحوم حاج احمد گفتند: می‌دانم، اما دلم می‌خواهد که حتماً از امام استیذان و استفتاء کنم. به دمشق آمد، سوار هواپیما شد، به تهران رسید و خدمت امام(ره) شرفیاب شد. وقتی برگشت، شورای فرماندهی که ۵-۶ نفر بودیم را در اتاقی جمع کرد، درب را بست و گفت: وقتی خدمت امام(ره) گزارش دادم، امام فرمود: ۱۶ هزار کیلومترمربع از خاک کشورمان در اشغال بعثی‌ها است، شما می‌خواهید جبهه‌ی جدید باز کنید؟ نه، اجازه نمی‌دهم. حاج‌احمد گفت: من عرض کردم که آقا، ما با اجازه‌ی شما نیرو اعزام کردیم. امام فرموده بودند: درست است، اما شما گفتید که می‌خواهیم به این‌ها کمک کنیم، من هم گفتم که کمک واجب است، ولی الان دارید جبهه‌ی جنگ راه می‌اندازید.

    امام(ره) فرمودند که حالا می‌خواهید جبهه‌ی جدیدی هم باز شود و تعدادی شهید نیز از لبنان و سوریه بیاید، لذا امام اجازه ندادند و فرمودند: راه قدس از کربلا می‌گذرد و ما برای نجات مردم مظلوم لبنان و فلسطین ابتدا باید شرّ صدام را از سرِ دو کشور ایران و عراق برطرف کنیم. نیروهای جنگی برگشتند و نوبت کار ما شد که کار فرهنگی بود. من همان زمان با «سیدحسن نصرالله» مشورت کردم، ایشان گفت که تمام کارهای ما با «سیدعباس موسوی» است. به محضر ایشان در مسجد امام علی(ع) در بعلبک آمدم. روز جمعه‌ای بود و گفتم: سید، ما بچه‌های خمینی هستیم که آمده‌ایم تجربه‌ی انقلاب اسلامی‌مان را به شما منتقل کنیم. ابتدا به قصد جنگ آمدیم، اما قضیه عوض شد، الان چه صلاح می‌دانید؟ شهید سید عباس موسوی، دستانش باز کرد و گفت: با تمام اشتیاق از شما استقبال می‌کنم.

    خودش برای خطبه‌های نماز جمعه بلند شد و گفت: مردم لبنان، می‌دانید امروز چه کسانی در بین ما نشسته‌اند؟ کسانی که چوب انقلاب را خورده‌اند و انقلاب را با تمام وجودشان لمس کرده‌اند و می‌خواهند به ما آموزش دهند، هر کسی که مایل است بیاید. اولین کسانی که برای حضور در دوره‌های آموزشی ثبت‌نام کردند، شهید «سیدحسن نصرالله»، مرحوم شیخ «محمد خاتون»، «احمد اسماعیل» و «یوسف سبیتی» بودند که همگی شاگردان حلقه‌ی اول درس مرحوم شهید سیدعباس بودند. این داستان آغاز آشنایی ما با شهید سید حسن نصرالله است.

    ابنا: این آشنایی و رفاقت چگونه ادامه پیدا کرد؟

    وقتی که دوره‌های آموزشی شروع شد، شاید ظرف چند ماه احساس کردیم که ۲۵ هسته‌ی مقاومت قوی در مناطق مختلف لبنان تشکیل شده است. من به تهران آمدم که خدمت حضرت امام(ره) گزارش دهم، امام فرمودند: این‌هایی که آموزش می‌دهید، چه می‌کنند؟ گفتیم: آموزش می‌دهیم و می‌روند تا در جامعه‌ی لبنانی پخش ‌شوند. امام فرمود: نه، کسانی که آموزش می‌‌دهید را ساماندهی و سازماندهی کنید؛ لذا مأموریت بسیج هم به کار ما اضافه شد و در آنجا هم بیشترین کمک را شهید سیدحسن نصرالله کرد که فکر تشکیلاتی خودش را از حرکة امل و از زنده‌یاد امام موسی صدر آموخته بود. سید حسن نصرالله به میدان آمد و به دستور استادش سید عباس موسوی، موظف شد که برای شکل‌دهی به ما کمک کند. تشکیلات حزب الله بدون این‌که عنوان حزب‌الله باشد، شکل گرفت و هنوز پرچم و دفتری نداشت، اما مردم به آنان «امت حزب‌الله» می‌گفتند.

    یک شب در خانه داشتم روی کاغذی خط‌خطی می‌کردم و فکر می‌کردم که من هم هنر بلد هستم؛ از آرم سپاه الهام گرفتم و آرم جدیدی را طراحی کردم، به جای آیه‌ی «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (الانفال: ۶۰)، آیه «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ‏» (المائدة: ۵۶) کشیدم. همان زمان ساعت ۱۰:۳۰ شب بود که به منزل شهید سیدعباس موسوی رفتم که بعداً دبیرکل حزب‌الله لبنان شد، اما آن زمان به عنوان امام جمعه‌ی بعلبک بود. وقتی دق‌الباب کردم، نگهبان با آیفون به سید خبر داد، صدای سید می‌آمد و گفت: چند بار به شما گفتم که وقتی او می‌آید، معطل نکنید و فوری راهنمایی کنید که بالا بیاید. بالا رفتم و شهید سید عباس موسوی گفت: چه خبر؟ این موقع شب خواب‌نما شدی؟ گفتم: نه، یک مطلب مهمی را می‌خواهم بگویم. گفت: بفرما، گفتم: تا وارد نشوم که نمی‌گویم. درب را باز کرد و گفت: بفرمایید داخل. نشستم و گفت: بفرما. گفتم: تا پذیرایی نیاوری، نمی‌گویم. خلاصه سید خیلی به ما لطف داشت و پذیرایی آورد و من هم این کاغذ را درآوردم، به محض این‌که چشمش به آرم امروز حزب‌الله افتاد، گریه کرد و خوشحال شد، گفت: الحمدلله ما هم آرم‌دار شدیم، به من الهام شده بود که ما تشکیلاتی پیدا خواهیم کرد. این آغاز فکر تنظیمی و تشکیلاتی حزب‌الله به دستور سید عباس موسوی، با کمک مستقیم و جدی این شهید بزرگوار، سیدحسن نصرالله شد.

    سیدحسن نصرالله در سال ۱۹۸۳ که حزب‌الله شکل گرفت، نقشی اساسی در تشکیل حزب‌الله داشت. در ۱۹۸۵ که شورای عالی حزب‌الله تشکیل شد، سیدحسن نصرالله را به عنوان رئیس شورای تنفیذی یعنی مسئول کارهای اجرایی حزب‌الله انتخاب کردند، این شهید در سال ۱۹۸۷ یعنی ۵ سال بعد از تشکیل حزب‌الله، عضو شورای عالی حزب‌الله شد. وقتی «سیدعباس موسوی» به لقاء‌الله پیوست و به آرزوی دیرینه‌اش رسید، شورای عالی حزب الله به اتفاق آراء، سید حسن را به عنوان دبیر کل سوم در حزب‌الله تعیین کرد. در آن زمان، نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی «اسحاق شارون»، صحبت عجیبی کرد. به دوستان ‌گفتم: اگر شارون یک حرف درست در عمرش زده، همین یک کلمه بود که گفت: ما رهبر حزب‌الله را کشتیم، ولی کسی جایگزین او شد که زیرک‌تر، زرنگ‌تر، باهوش‌تر، شجاع‌تر و سلحشورتر است. این ویژگی‌های شهید سید حسن نصرالله بود که دشمن خیلی زود آن را فهمید.

    ایجاد اتحاد ملی در لبنان

    سیدحسن نصرالله بیش از ۳۱ سال دبیرکل حزب‌الله و سکان‌دار کشتی مقاومت اسلامی در منطقه بود که به بهترین وجه، نقش خودش را ایفا کرد. دوستانی که تاریخ لبنان را مطالعه می‌کنند، می‌دانند که در زمان جناب «سیدعباس موسوی»، این‌قدر زمینه  فراهم نبود که فعالیت‌های جناب سیدحسن نصرالله را انجام دهد؛ یعنی در زمان دبیرکلی سید عباس موسوی، بین مسیحیان و دروزی‌ها، بین شیعه و سنّی و حتی بین شیعیان لبنان نیز درگیری بود، اما وقتی سیدعباس شهید شد؛ سید حسن نصرالله با تدبیر، فکر و برنامه‌ریزی خود توانست تمام این‌ وقایع را جمع کند. او بین دو گروه عظیم از مسیحیان با حزب‌الله ائتلاف درست کرد؛ یکی «سلیمان فرنجیه» رهبر جریان المَرَده که جمع زیادی از مسیحیت شمال هستند، با حزب‌الله ائتلاف کرد، یکی هم «میشل عون» بود. «عون» در آن زمان فرار کرده بود و تحت‌الحفظ در فرانسه بود، اما سیدحسن نصرالله به او چراغ سبز نشان داد و گفت: اگر می‌خواهی بیایی، شرط دارد. وقتی میشل عون از فرانسه به بیروت برگشت، خودِ سید حسن با میشل عون در کلیسای «مار میخائیل» حدفاصل بین بیروت و ضاحیه جلسه گرفتند و ۱۱ بند مهم را امضاء کردند؛ ازجمله اینکه سلاح مقاومت مقدس است. سپس میشل عون توانست به لبنان بیاید و شروع به فعالیت کند، او حزب نارنجی‌ را فعال کرد و رئیس جمهور لبنان شد. این در مورد مسیحیت بود.

    درست است که رهبر دروزیان، «ولید جنبلاط» چهره‌ی بسیار منفوری بود، اما بالأخره حزب‌الله توانست دو گروه‌ بزرگ دروزی‌ها را هم با خود ائتلاف دهد که یکی مجموعه‌ی آقای «طلال ارسلان» و یکی هم مجموعه‌ی توحید به رهبری آقای «وئام وهاب» بود که این‌ ائتلاف‌ها، کمر دشمن را شکست. سید حسن نصرالله با تدبیر خود، مجموعه‌ای از دروزیان، مسیحیان و اهل‌سنت را با حزب‌الله ائتلاف داد، یعنی او نه تنها اختلاف شیعیان را برداشت، بلکه اختلاف شیعه و سنی را هم رفع کرد.

     

    به یاد دارم که سید حسن نصرالله در «بنت جبیل» سخنرانی می‌کرد. بعضی از خبرنگاران دور سید آمدند و گفتند: آقای سید حسن نصرالله، بالأخره ما نفهمیدیم که شما رئیس هستید و حرکة‌ امل تابع شما است؟ یا حرکة امل اصل است و شما دنباله‌رو هستید؟ سید گفت: ما اصلاً دو چیز نیستیم، اصلاً حرکة امل و حزب‌الله یکی است؛ لذا با این جواب دندان‌شکن، امید این‌ افراد برای ایجاد تفرقه را برطرف کرد.

    اگر من بخواهم سید حسن نصرالله را در چند کلمه خلاصه کنم، می‌گویم: در بحث مبارزه با دشمن و شجاعت، مثل قلب گرمِ یک جوانِ چریک تا بُنِ دندان مسلحی بود که جانش را در راه دوست در طبق اخلاص گذاشته است؛ وقتی صحبت از تدبیر و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری می‌شود، مثل فکر سرد و آرام یک شطرنج‌باز بود که می‌داند چطور مهره‌ها را بچیند که بیشترین منفعت را به دوست برساند و بیشترین ضربه را به دشمن بزند و دشمن را کیش و مات کند، این هنر سید حسن نصرالله بود. وقتی صحبت از ولایت‌مداری می‌شود، ایشان در اوج بود. ما کمتر کسی را در بین بچه‌های جبهه‌ی مقاومت داریم که تا این حد مثل ایشان و استادش، مطیع محض فرمان ولایت باشد. زمان حضرت امام خمینی(ره) مطیع امام بود و بعد از رحلت حضرت امام نیز مطیع ولایت فقیه ماند. واقعاً سیدحسن نصرالله در ولایت‌مداری بی‌نظیر بود.

    اذن عملیات استشهادی سید حسن نصرالله از امام خمینی(ره)

    در سال ۶۱ بود که به دمشق آمدم تا به ایران برگردم و چند نیرو را برای آموزش بچه‌های حزب‌الله ببرم. از سیدعباس خداحافظی کردم و وقتی به دمشق رسیدم، گفتند: سیدحسن نصرالله از طرف سیدعباس موسوی آمده و با تو کار دارد. سید حسن نصرالله با ماشین خودش به فرودگاه رسید، گفتم: من که در لبنان بودم، اگر فرمایشی داشتید انجام می‌دادم، چرا به زحمت افتادید؟ گفت: من به دستور استادم آمدم، یک پیام از ایشان برای شما دارم و یک خواهشی هم خودم دارم. گفتم: بفرمایید. گفت: استادم سید عباس موسوی به من فرموده که به شیخ بگو: ما به دنبال کادرسازی هستیم، طلبه‌های ضعیفی را نیاورید که به زبان مسلط نیستند و معلومات اسلامی کاملی ندارند، کسانی را بیاورید که واقعاً از هر جهت فرهیخته باشند که بتوانند کادرسازی کنند. گفت: من هم خواهشی دارم. گفتم: بفرمایید. گفت: خدمت امام خمینی(ره) می‌رسی؟ گفتم: قطعاً خدمت ایشان شرفیاب می‌شوم. گفت: خواهشی دارم که اذنی از امام خمینی(ره) برای من بگیری. ذهنم به سراغ اذن امور حسبیه و مسائل اذن نقل حدیث و امثال این‌ها رفت. گفتم: چه اذنی؟ گفت: اذن یک عملیات استشهادی بگیر که امام خمینی(ره) به منِ حسن نصرالله اجازه دهند که بروم و جانم را فدای اسلام کنم. اگر تو این خوش‌خبری را برای من از ایران آوردی، مواد منفجره به خودم می‌بندم و در میان این صهیونیست‌های از خدا بی‌خبر می‌روم و این‌ها را به جهنم می‌فرستم و خودم به آرزوی دیرینه‌ام می‌رسم.

    شهادت سید حسن نصرالله، چیزی نبود که برای ایشان جدید باشد. بیش از چهار دهه است که بنده از نزدیک ایشان را می‌شناسم که جانش را در طبق اخلاص گذاشته بود و به دنبال این سرنوشت محتومش می‌گشت، بنابراین او به آرزوی خودش رسید، اما امت اسلام از وجود نازنین کسی مثل این سید محروم شد. وقتی از ولایت‌مداری می‌گوییم، صرفاً ولایت فقیه نیست؛ بلکه ایشان در ولایت‌مداری دوران غیبت امام معصوم(ع) نیز در اوج بود.

     در اولین کنفرانس انتفاضه که در تهران تشکیل شد و مقام معظم رهبری برای سخنرانی به سالن اجلاس سران تشریف آوردند، سید حسن نصرالله بعد از صحبت رهبری انقلاب و در مقابل دوربین‌های دنیا بلند شد، به وسط آمد و بوسه بر دست جانباز مقام معظم رهبری زد. وقتی برگشت و نشست، بعضی از خبرنگاران آمدند و گفتند که ما اعراب به تو افتخار می‌کردیم، چرا رفتی و دست رهبر ایران را بوسیدی؟ و سعی داشتند با این سؤالات، تخم نفاق را بپاشند. سید حسن نصرالله گفت: می‌دانید چرا دست آقایم را بوسیدم؟ به خاطر این‌که سال گذشته من را مرد شماره یک جهان عرب معرفی کرده بودند، می‌خواستم به دنیا بگویم که من مرید این آقا هستم، اگر به من مرد شماره یک می‌گویید، من مقلد این بزرگوار هستم و من ولایت این آقا را بر گردن دارم. سید حسن نصرالله، بحث ولایت ائمه‌ی هدی(ع) را هم در اوج داشت، نام مقدس سیدالشهداء(ع) که برده می‌شد، به پهنای صورتش اشک می‌ریخت و اظهار ارادت می‌کرد.

    هرچه داریم از برکت سیدالشهداء(ع) است

    در سفری که به یکی از کشورها داشتم، هدایایی که مردم آن کشور داده بودند را به بیروت آوردم و به سید حسن نصرالله تحویل دادم، وقتی به دفترم برگشتم، شیخی از علمای تراز اول آن کشور با من تماس گرفت و گفت: به این کشور آمدی، چرا نزد ما نیامدی؟ من منتظرت بودم. من عذرخواهی کردم و گفتم: عجله‌ای شد و نشد بیایم. گفت: جریمه‌ات این است که اموالی که مردم این منطقه برای هدیه به سید حسن نصرالله و مقاومت داده‌اند را به معاونم می‌دهم که به بیروت بیاورد، به شرط این‌که یک وقت ملاقات از سید حسن نصرالله برای او بگیری. گفتم: باشد، وقتی تلفن قطع شد، به سید حسن نصرالله پیام دادم، سید گفت: مشکلی نیست، هر روزی که رسیدند خبر بده و من ملاقاتش را درست می‌کنم. روز موعود فرارسید و معاون آن شیخ آمد. ما وقتی وارد دفتر اقامت سیدحسن نصرالله شدیم، خود سید درب را باز کرد و احترام کرد و گفت: ابتدا آن هدایا و اموال را به آنجا تحویل دهید و به اینجا برگردید تا با هم صحبت کنیم. گفتیم: باشد، هدایا را دادیم و خدمت سید حسن نصرالله آمدیم و نشستیم، سید رو به آن مهمان گفت: احوال‌ شیخ چطور است؟ گفت: الحمدلله حال او خوب است، سلام رسانده و این نامه را هم به شما داده است. من نگاه کردم و دیدم که سید حسن نصرالله، نامه را باز کرده و می‌خواند، به چهره‌ی سید نگاه می‌‌کردم و دیدم که سید ابتدا داشت عادی می‌خواند، اواخر نامه یک‌دفعه چنان عصبانی شد و ابروهایش درهم رفت که من نفهمیدم چه شد! نامه را نزد من گذاشت و گفت: ببین چه می‌نویسند! من نامه را باز کردم و دیدم که تمام نامه احترام است؛ نوشته که سید حسن نصرالله، تو مایه‌ی افتخار ما هستی، هزار سال است که علمای اهل‌سنت گفتند: «اللعنة علی الیهود» ولی هیچ کاری نکردند، شما چه کسانی هستید که نه حکومت دارید، نه دولت دارید، نه کشور هستید، بلکه یک حزب هستید، اما حزب پیروِ مکتب امامت و ولایت هستید و توانستید برای اولین بار بینی اسرائیل را بر خاک بمالید، پوزه‌ی او را بر زمین بزنید و هیمنه‌ی اسرائیل را بشکنید؛ سید حسن نصرالله، ما به وجود تو افتخار می‌کنیم. این‌ها را نوشته بود و آخر نامه نوشته بود: بعضی از مردمان این منطقه، هدایایی را آوردند که برای شما بفرستم و روی بعضی برچسب زده بودند: این اموال ما فدای نعلین‌های سید است، اموال ما ارزشی ندارد که این سید مجاهد فی سبیل الله، این‌ها را با دستش بگیرد، اگر سید این‌ها را روی زمین بریزد و با نعلین‌هایش روی این‌ها راه برود، ما راضی هستیم. من از شما خواهش می‌کنم که یک جفت نعلینت را به دست این شیخ بدهی که برای من بیاورد و تا آخر عمرم این‌ها را به چشمانم بکشم و چشمانم پرنور شود.

    سید حسن نصرالله به خاطر این حرف ناراحت شد و گفت: نه نعلین‌های سید اینجا کاری کرده و نه عمامه‌ی سید، اشتباه گرفته‌اید؛ چیز دیگری ما را پیروز کرده است. حالا بلند می‌شوم و آن چیزی که باعث پیروزی ما شد را به تو می‌دهم تا به مولانا الشیخ برسانی. من هاج و واج مانده بودم که سید حسن نصرالله چه چیزی می‌خواهد بدهد، مثلاً می‌خواهد یک کلاشینکف بدهد، او که نمی‌تواند در هواپیما ببرد، یا مثلاً می‌خواهد یک جلد نهج‌البلاغه بده، متحیر بودم؛ یک‌دفعه دیدم سید کشوی میزش را باز کرد، سجاده‌ی نمازش را درآورد، مُهر تربت سیدالشهداء(ع) را بیرون آورد و بوسید و روی چشمش گذاشت، در دستمال کاغذی پیچید و به آن معاون داد و گفت: هر چه داریم به برکت امام حسین(ع) داریم. سید کیست، عمامه‌ی سید، نعلین سید چیست؟ اشتباه گرفته‌اید، ما به برکت تاسوعا و عاشورا و عشق ابی‌عبدالله(ع) است که پیروز شدیم. پیروزی ما رهین عشق به مکتب خون‌بار امام حسین(ع) است. یعنی سید حسن نصرالله که می‌توانست در اینجا بیشترین استفاده را برای کسب موقعیت کند، ابداً این کار را نکرد. او فقط مکتب ابی‌عبدالله(ع) را می‌دید و خودش را هیچ نمی‌انگاشت.

    فراموش نکرده‌ایم که امام خمینی(ره) وقتی در نجف اشرف بودند، فرمودند: یکی دو نفس دیگر بیشتر از عمرم باقی نمانده، امیدوارم که در بستر مرگ طبیعی نمیرم، زندگی‌ام که به اسلام خدمتی نکرد، شاید مرگم خدمتی بکند. امامی که ما هر چه داریم به برکت نفس‌های قدسی او است، می‌گفتند: زندگی‌ام به اسلام خدمتی نکرد. سیدحسن نصرالله هم این‌طور بود که خودش را هیچ حساب می‌کرد.

     

    نماینده مجمع جهانی اهل بیت(ع) در استان خراسان رضوی گفت: اگر من بخواهم سید حسن نصرالله را در چند کلمه خلاصه کنم، می‌گویم: در بحث مبارزه با دشمن و شجاعت، مثل قلب گرمِ یک جوانِ چریک تا بُنِ دندان مسلحی بود که جانش را در راه دوست در طبق اخلاص گذاشته است؛ وقتی صحبت از تدبیر و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری می‌شود، مثل فکر سرد و آرام یک شطرنج‌باز بود که می‌داند چطور مهره‌ها را بچیند که بیشترین منفعت را به دوست برساند و بیشترین ضربه را به دشمن بزند و دشمن را کیش و مات کند، این هنر سید حسن نصرالله بود.

  • کتاب «حکمت‌های قصار نهج البلاغه» به زبان بنگالی ترجمه و در بنگلادش منتشر شد

    کتاب «حکمت‌های قصار نهج البلاغه» به زبان بنگالی ترجمه و در بنگلادش منتشر شد

    به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - به همت مجمع جهانی اهل بیت(ع)، کتاب «حکمت‌های قصار نهج البلاغه» به زبان بنگالی ترجمه و در بنگلادش منتشر شد.

    این کتاب گردآوری پندهای حکیمانه از امیرالمؤمنین علیه السلام است. مؤلف در این اثر تعداد ۳۷۰ جمله کوتاه حکمت‌آمیز از کلمات قصار نهج البلاغه را برگزیده و در اختیار خوانندگان قرار داده است. محتویات این کتاب مشتمل بر پیام‌هایی انسانی از امام على عليه السلام بوده و نویسنده در نظر داشته است تا علاوه بر آگاه‌سازی وجدان بشری با استعانت از بیان ساده آن حضرت، شخصیت ممتاز و اندیشه والای انسانی ایشان را نیز معرفی نماید.

    روایات درج شده در این کتاب به همراه متن عربی آن‌ها آورده شده و موضوعات مختلفی چون ارزش بصیرت، زشتی طمع و بخل و ترس، زیبایی صبر و زهد و تقوا، نیکوکاری، غنیمت شمردن فرصت‌ها، آداب معاشرت، ارزش علم، رفتار و گفتار عاقلانه، عفاف و حکمت را شامل شده است.

    کتاب «حکمت‌های قصار نهج البلاغه» از سوی ابوالقاسم محمد انور الكبير به زبان بنگالی ترجمه و در قطع رقعی منتشر شده است.

    e675ab86-2c71-4211-922a-3f9d684bf039.jpg

     

    به همت مجمع جهانی اهل بیت(ع)، کتاب «حکمت‌های قصار نهج البلاغه» به زبان بنگالی ترجمه و در بنگلادش منتشر شد.

     
  • زرچینی: امام موسی صدر در عرصۀ عمل به دنبال تقریب بود/ فرمانیان: درباره مشترکات گفت‌وگو کنیم

    زرچینی: امام موسی صدر در عرصۀ عمل به دنبال تقریب بود/ فرمانیان: درباره مشترکات گفت‌وگو کنیم

    به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - به همت دفتر مطالعات، تحقیقات پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(ع)، نشست «بسط و تبیین مبانی تقریب رشدمدار: مقایسه با دیگر نظریات و پاسخ به چالش‌ها»  پیش از ظهر امروز دوشنبه 16 مهرماه 1403 در سالن جلسات مجمع قم برگزار شد.

    در این نشست دکتر «رسول زرچینی» پژوهشگر و مدرس دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی به عنوان ارائه کننده اظهار داشت: امروزه با مشارکت فعال می‌توانیم به ایده‌ی تقریب برسیم و  جهان بینی اسلامی از مبانی فلسفه تقریب رشدمدار بین مسلمانان است چون مسلمانان به فطرت مشترک خداجو و کرامت انسانی بر محور عبودیت معتقدند.

    وی با بیان اینکه انسان با دیگری زندگی می کند و هویت انسان از دیگری است، افزود: هر چه تقریب بیشتر باشد مسئولیت ما بیشتر خواهد شد و تقریب لازمه تحقق حیات طیبه است. لذا اگر در همه چیز ادعای انحصارگرایی و برتری داشته باشیم، رشد نخواهیم کرد چون حقیقت بین انسان‌ها پخش شده است.

    این پژوهشگر، تمدن نوین اسلامی، گفتمان امامت، همزیستی، شبکه‌سازی معاش و همشناسی میان فرهنگی را از رویکردهای تقریب معرفی کرد و ادامه داد: اگر مثل امام موسی صدر به صورت عملی، به اهل سنت و ادیان دیگر خدمت کنیم آنان جذب ما خواهند شد و تقریب محقق می‌شود.

    وی تأکید کرد: شیخ محمدتقی قمی به دنبال وحدت فرهنگی بود و از نظر من موفق‌ترین ایده تقریب متعلق به ایشان است. به دلیل اینکه وی به دنبال احیای زیست مومنانه در دنیای مدرن بود.

    در ادامه این نشست حجت الاسلام و المسلمین دکتر «مهدی فرمانیان» معاون علمی و فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع) درباره نظریه «تقریب رشدمدار بین مسلمانان» گفت: از امتیازات این نظریه، همه‌شمول بودن آن است و می‌خواهد همه مردم را شامل شود. چون تعامل با دیگران، باعث رشد خودمان می‌شود اما اگر قائل شویم که نظریه مخالف، باطل و خلاف فطرت است، چگونه می‌خواهیم زمینه رشد خود را ایجاد کنیم؟

    وی همچنین عنوان کرد: ما در تقریب می‌گوییم که با مذاهب دیگر مشترکات فراوانی داریم، باید درباره آن صحبت کنیم و محکوم به ظواهر هستیم لذا نباید از انحصارگرایی سخن گفت.

    استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب، در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: کسانی مثل سید جمال که مرزها را درنوردیدند قائل به انحصار نیستند و به گمان من، نظریه و گفتمان تمدنی فراتر از همه نظریات در بحث تقریب است.

     

     

    به همت دفتر مطالعات، تحقیقات پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(ع)، نشست «بسط و تبیین مبانی تقریب رشدمدار: مقایسه با دیگر نظریات و پاسخ به چالش‌ها» پیش از ظهر امروز در سالن جلسات مجمع قم برگزار شد.

     
  • مراسم بزرگداشت شهید سید حسن نصرالله در مجمع اهل‌بیت(ع) عراق برگزار شد

    مراسم بزرگداشت شهید سید حسن نصرالله در مجمع اهل‌بیت(ع) عراق برگزار شد

    به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - مراسم بزرگداشت مجاهد فی سبیل الله و عبد صالح خدا شهید سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان با حضور جمعی از علما و طلاب و مبلغان حوزه علمیه و تعدادی از شیوخ عشایر عراق در مجمع اهل بیت(ع) عراق در نجف اشرف، برگزار شد.

    در این مراسم نمایندگانی از دفتر مقام معظم رهبری در عراق، حجت الاسلام و المسلمین سید علی خمینی، حجت الاسلام و المسلمین سید صدرالدین قبانچی امام جمعه نجف اشرف، نماینده بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت، نماینده آیت الله سید علی اکبر حائری، حجت الاسلام و المسلمین قاسم هاشمی مسئول موسسه الغری، حجت الاسلام و المسلمین سید رائد حیدری مسئول موسسه درع الولایه و نماینده کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نجف اشرف، حضور یافتند.

    رژیم صهیونیستی عصر روز جمعه ششم مهر ۱۴۰۳ با حمله به محله حاره حریک در منطقه ضاحیه جنوبی در شهر بیروت پایتخت لبنان و بمباران شدید چندین ساختمان، سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان را به شهادت رساند.

     

    مراسم بزرگداشت شهید سید حسن نصرالله در شهر نجف اشرف، برگزار شد.

     
  • پیام تقدیر دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در پی عملیات وعده صادق ۲

    پیام تقدیر دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در پی عملیات وعده صادق ۲

    به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - حجت الاسلام و المسلمین حمید شهریاری، دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در پیامی از عملیات عزت آفرین وعده صادق ۲ علیه رژیم منحوس صهیونیستی، در پاسخ به نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و خونخواهی و انتقام خون‌های پاک شهدای سرافزار جبهه مقاومت اسلامی تشکر کرد.

    متن پیام تقدیر عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در پی عملیات وعده صادق ۲ به شرح زیر است:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّةࣲ وَمِن رِّبَاطِ ٱلخَيلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُم

    حمله موشکی موفقیت آمیز وعده صادق دوم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به پایگاه‌های تروریستی رژیم منحوس صهیونیستی، نماد قدرت، اقتدار و اراده ملت مسلمان ایران عزیز است که در دفاع مشروع و در پاسخ به نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و خونخواهی از فرماندهان ، رهبران مقاومت و مردم مظلوم غزه بعد از خویشتن‌داری طولانی در مسیر دفاع از ارزش‌های اسلامی و مقابله با ظلم ستمگران انجام گرفت.

    این دستاورد بزرگ نشان‌دهنده توانمندی نظامی جمهوری اسلامی ایران و اتحاد ملت و نیروهای مسلح در راستای حفظ امنیت و کرامت مسلمانان است. دشمنان اسلام بدانند که هیچ‌گاه در برابر همبستگی و ایمان و اراده مردم ایران راه به جایی نخواهند برد.

    این حمله موفقیت‌آمیز، پیامی قاطع و  روشن به رژیم صهیونیستی و حامیانش ارسال کرد؛ پیام وحدت و استقامت ملت‌های مسلمان در برابر اشغالگری و تجاوز . جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مدافعان حقوق بشر، همواره در خط مقدم حمایت از ملت مظلوم فلسطین ایستاده است و این عملیات نیز نشان از عزم راسخ و پایبندی به این آرمان مقدس است.

    وحدت مسلمانان، امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است. دشمنان اسلام تلاش می‌کنند تا با تفرقه‌افکنی و ایجاد شکاف بین ملت‌های مسلمان، قدرت آنان را تضعیف کنند؛ اما حمله موشکی اخیر ایران به پایگاه‌های تروریستی رژیم صهیونیستی به عنوان نمادی از همبستگی امت اسلامی در برابر استکبار جهانی، حس غرور  را در ملت‌های مسلمان زنده کرد و موجب شادی مردمان مظلوم غزه و لبنان عزیز شد. این پیروزی مشترک همه ملت‌های مسلمان است که قلبشان برای عدالت و آزادی فلسطین می‌تپد.

    در این لحظه‌ی پرافتخار، باید با تمام توان برای حفظ و تقویت وحدت میان مسلمین بکوشیم. این وحدت است که می‌تواند نیروهای ظلم و ستم را به زانو درآورد و ملت‌های مسلمان را در مسیر حق و عدالت پیروز کند. دستیابی به چنین موفقیت‌هایی تنها در سایه همدلی و ایمان به اهداف والای اسلام ممکن است و این مسیر پر افتخار همچنان با قدرت ادامه خواهد داشت.

    رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ

    اینجانب این حماسه‌ی عزت آفرین و ماندگار را به رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، ملت شریف و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی در منطقه و همه مسلمانان و آزادی خواهان جهان تبریک عرض می‌نمایم و از خداوند متعال پیروزی نهایی امت اسلام را مسئلت می‌نمایم.

    حمید شهریاری دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

     

    دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در خصوص عملیات وعده صادق ۲ گفت: این حمله موفقیت‌آمیز، پیامی قاطع و روشن به رژیم صهیونیستی و حامیانش ارسال کرد؛ پیام وحدت و استقامت ملت‌های مسلمان در برابر اشغالگری و تجاوز . جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مدافعان حقوق بشر، همواره در خط مقدم حمایت از ملت مظلوم فلسطین ایستاده است و این عملیات نیز نشان از عزم راسخ و پایبندی به این آرمان مقدس است.

     
  • حسنی سعدی: رژیم صهیونیستی در گوشه باتلاق گیر کرده است

    حسنی سعدی: رژیم صهیونیستی در گوشه باتلاق گیر کرده است

    به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) -در پی شهادت «سیدحسن نصراللّه» دبیرکل حزب‌الله لبنان در بیروت، مراسم گرامیداشت سیدِ مقاومت با سخنرانی حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین «محسن حسنی سعدی» مدیرکل حراست مجمع جهانی اهل‌بیت(ع)، در نمازخانه این مرکز برگزار شد.

    حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین «محسن حسنی سعدی» در این مراسم با اشاره به تاریخ اسلام اظهار کرد: اگر به تاریخ اسلام نگاه کنیم، فراز و فرودهای بسیاری داریم، این مسیر سرخی که برای رشد اسلام و شیعه بوده همیشه با این خون ها آبیاری شده و حرکت کرده است، یعنی اسلام و شیعه هیچ گاه با غلبه و زور، توسعه پیدا نکرده، بلکه با مظلومیت و خون توسعه یافته است، این شعار که در دوران انقلاب می دادند که خون بر شمشیر پیروز است، اثباتش توسط شیعیان در طول تاریخ از دوران ائمه معصومین(ع) و پیش از آن دوره رسول اکرم(ص) بوده است، نکته مهم برای ما برای کسانی که آرزو داریم سرباز کوچکی در این جهان بزرگ خدمت کنیم و عمرمان مفید باشد و در این مسیر رو به رشد کمال و جهان گیر که منجر به ظهور شود، نقش داشته باشیم، ضرورت داشتن تحلیل و بینش کلان نسبت به کل این موضوع است و گرنه دچار احساسات می شویم.

    وی ادامه داد: مسیر ما روشن است و رکن رکین شیعه، ولایتمداری است، دشمن با ابزار تبلیغاتی، کارهای زیادی می کند، نباید زمانی در مسیر تاکتیکی حرکت می کنیم، با خوردن یک ضربه، احساس ناامیدی کنیم و نه این که با انجام یک حرکت مثبت، احساس شعف زیادی کنیم. اگر غیر از این باشد باید در زمینه توکل خودمان کار کنیم. هر جای این عالم اگر به خودمان تکیه کردیم، شکست خوردیم. هر چیزی که داشته باشم توکل به خدا است که راهگشا می باشد، اگر این توکل در زندگی مان نباشد، نمی توانیم، زندگی کنیم و نیازمند تقویت توکل هستیم. همچنین باید ولایتمداری خودمان را هم تقویت کنیم.

    مدیرکل حراست مجمع جهانی اهل‌بیت(ع)، افزود: انقلاب اسلامی ایران یک معجزه در تاریخ بود که امام خمینی(ره) با جهان بینی که داشتند، رقم زدند. امام راحل با دم مسیحیایی که داشت جوانان را به یک سری عارف تبدیل کردند که تمام حرکت هایشان، خدایی بود. بچه های ما در دوران جنگ تحمیلی هیچ چیزی را نداشتند و اگر می خواستند منطقی فکر کنند نباید می جنگیدند، اما چون آن اراده و بیش بود توانستند در برابر ارتش صدام بایستند. امام خمینی(ره) در پیام خود در پیام جنگ به مناسبت قطعنامه نوشتند که ما انقلاب خودمان را در این جنگ به جهان صادر کردیم، این پیام به جای این که نشانه ضعف باشد، پر از رجزخوانی های امام خمینی(ره) برای استکبار بود. ایشان در پیام قطعنامه از تشکیل بسیج جهانی صحبت کردند و اکنون شاهد ظهور چنین بسیجی بدون مرز هستیم. اگر آن ولایتمداری در میان بسیجیان در دوران جنگ نبود، قطعنامه پس از قبول توسط امام خمینی(ره) از طرف رزمندگان مورد پذیرش قرار نمی گرفت.

    حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین «محسن حسنی سعدی» با اشاره به مکتب مقاومت اظهار کرد: رهبر انقلاب از شهید سلیمانی و شهید حسن نصرالله به عنوان فقط یک شخص یاد نکردند و از مکتب این شهدا، سخن گفتند، باید راه آنها ادامه پیدا کند و با شهادت این شهدا، این حرکت سریع تر می شود، خون این شهدا برکت دارد، همان طوری که زندگی شان هم برکت داشت. وقتی چنین دیدگاهی داشته باشیم، نتیجه اش موضع اخیر رهبر انقلاب بودند که فرمودند ما عزادار هستیم اما مصیبت زده نمی نشینیم، جنس عزاداری ما از عزاداری امام حسین(ع) است با شور و حرکت است، چون مسیر مشخص است.

    وی ادامه داد: در میدان چیزی تغییر نکرده، اسرائیل هنوز در گوشه باتلاق خودش گیر کرده است. چه کسی باور می کرد که اسرائیل به غزه حمله کند و نتواند از پس مردمی که سال ها محاصره بودند، بربیایید. رژیم صهیونیستی با سه هدف به غزه حمله کرد و تصور داشت که یکی دو هفته کار را تمام می کند، اهدافش تمام کردن کار حماس، آزادی کردن اسرای اسرائیلی و تامین امنیت اسرائیل بو.، یک سال گذشته، اما هیچ کدام از این اهداف محقق نشده و لذا اسرائیل، شکست خورده است. اسرائیل در جبهه لبنان هم می خواست کاری کند که ساکنان شمال اراضی اشغالی به خانه هایشان تا ابتدای سال تحصیلی برگردند، اما این هدف تاکنون محقق نشده، بلکه دامنه حملات حزب الله چند برابر شده است.

    مدیرکل حراست مجمع جهانی اهل‌بیت(ع)، با اشاره به ضعیف نبودن دشمن اظهار کرد: دشمن ضعیف نیست، اگر می بینیم که در عرصه میدان به اهداف خودش نرسیده، چون خیلی تدبیر شده است و امثال حاج قاسم ها و سید حسن ها شبانه روزی کار کردند که این جبهه، آرایش جنگی اش این طور است. مکتبی که امام حسین(ع) دارد به قول امام راحل شکست ندارد، یا به صورت ظاهری پیروز می شود یا شهادتش هم یک نوع پیروزی است و خونش ثمر می دهد، ما کجا بودیم الان کجا هستیم، ایران و شیعیان اکنون در منطقه و جهان تاثیرگذار هستند.

    وی خاطرنشان کرد: ما باید بدانیم کجا هستیم و به وظیف خودمان عمل کنیم، این درس را ما از امام خمینی(ره) یاد گرفتیم. هر چه که پیروزی رخ داده، به خاطر این تفکر بوده است. وقتی چنین نگاهی داشته باشیم دیگر ناامید شدن معنی ندارد. شاهد بودیم که در حمله موشکی سپاه پاسداران، صهیونیست ها خوار شدند، این عملیات نشان داد که می توان به رژیم صهیونیستی هم ضربه زد. یمن فقیرترین کشور عربی است، اما سال ها است که با اصل کفر می جنگد و ناوهای آمریکایی مورد حمله نیروهای مسلح یمن قرار می گیرد و این اقدامات ثمره بیدارگری است که امام خمینی(ره) از سال ۱۳۴۲ شمسی به وجود آوردند.

     

    مدیرکل حراست مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) گفت: اسرائیل هنوز در گوشه باتلاق خودش گیر کرده است. چه کسی باور می کرد که اسرائیل به غزه حمله کند و نتواند از پس مردمی که سال ها محاصره بودند، بربیایید.

     

نظر دهید

شما به عنوان مهمان نظر ارسال میکنید.

مجمع جهانی اهل‌بیت (ع)

مجمع جهانی اهل‎بیت(علیهم‎السلام)، به عنوان یک تشکل جهانی و غیردولتی، از طرف گروهی از نخبگان جهان اسلام تشکیل شده است. اهل‎بیت(علیهم‎السلام) به این دلیل بعنوان محور فعالیت انتخاب شده‎اند که در معارف اسلامی در کنار قرآن، محوری مقدس را که مورد پذیرش عامه مسلمین باشد، تشکیل می‎دهند.
مجمع جهانی اهل‎بیت(علیهم‎السلام) دارای اساسنامه‎ای مشتمل بر هشت فصل و سی و سه ماده است.

  • ایران - تهران - بلوارکشاورز - نبش خیابان قدس - پلاک 246
  • 88950827 (0098-21)
  • 88950882 (0098-21)

تماس با ما

موضوع
ایمیل
متن نامه
4+3=? کد امنیتی